دیدگاه فرودگاه رامسر

   دیدگاه فرودگاه رامسر

      رامسر در غرب استان مازندران یکی از بهشت های ایران زمین است،  و چون نگینی می درخشد،  و در جهان شهرت بسیاری دارد،  رامسر قناری زیبای جنگل های شمال ایران است.  بعد از ساخت هتل های رامسر و زیبا سازی شهر،  ساخت و ساز های زیادی در این شهرستان انجام پذیرفته،  و این نگین زیبای طبیعت را آنقدر زیاد با آهن و سیمان تزئین نموده اند،  که اندک چیزی از نگین برای دیدن و لذت بردن باقی مانده است.  قناری جنگل های شمال ایران شهر آرامش،  در قفسی بی قواره و بی در و پیکر از سیمان و آهن،  و بی حفاظ در مقابل تخریب و انقراض محیط زیست می باشد.

      در ادامه ساخت و ساز های حاشیه ای برای این نگین طبیعت،  گسترش فرودگاه رامسر هم قرار گرفته است،  فرودگاهی که در صورت داشتن شرایط زیر بنایی لازم،  و هواپیما های سالم و پرواز های بین المللی،  می تواند آورنده توریست های فراوان از تمام گیتی باشد،  و در نهایت جایگزین در آمد نفت،  فروش زمین و کشاورزی کم شده قرار گیرد.  اما در این میان یک مشکل ممکن است باشد،  که باید آنرا به تحلیل گرفت و بررسی نمود.  می دانیم یکی از امتیازات تهران،  پایتخت ایران این است،  که دور از نقاط مرزی و حتی دسترسی آسان هواپیما های جنگی قرار دارد.

      در ادامه گسترش فرودگاه رامسر یک سناریو تنظیم می کنم،  اگر دشمنی قصد حملات نظامی و هوایی به تهران داشته باشد،  می تواند با حدود 200 تا 1000 کوماندو چتر باز،  فرودگاه گسترش یافته رامسر را اشغال نماید،  بلافاصله هواپیما های ترابری نیروها و تجهیزات بیشتر می آورند،  و سپس فرودگاه پایگاهی جهت جت های جنگی و بمب افکن، هلی کوپتر های دشمن می شود.  فرودگاه دور از پادگان های بزرگ داخلی است،  و فقط در باریکه ای میانه یک جاده سراسری شمالی با پل های متعدد قرار دارد،  تخریب چند پل عملاً فرودگاه را به یک ناو هواپیمابر به فاصله ده دقیقه ای از پایتخت،  داخل خاک اصلی کشور برای حمله کننده می کند.

 *

   عکس تزئینی شماره  4041 آ.

      یادم می آید حدود سی سال پیش،  پدرم که چند سالی بازنشسته شده بود،  برای آسایش فکر و زندگی سالم در طبیعت به  جل چلاسر رفته بود.  یک روز تابستانی در تهران یک جفت قناری زیبا خرید،  تا با خود به  جل چلاسر ببرد،  قفس آنها را در میان یک اتاق خانه قدیمی مان در تهران گذاشت،  تا قبل از بردن آنها را زیر نظر داشته باشد.  کوتاه زمانی گربه ها از در و پنچره باز تابستانی،  ریختند تا قناری ها را بگیرند،  حتی بشدت به قفس ضربه می زدند،  درصورتی که حملات برق آسای گربه ها،  با لنگه دمپایی پاتک زده می شد،  ولی آنها به حساب غریزه خود چیز بیشتری سر در نمی آوردند.  بالاخره پدر مجبور شد،  برای یک روز و تا فردا که برود،  روی قفس آنها پارچه بیاندازد،  و در جایی دور از دسترس گربه ها مخفی نماید،  که صبح به چلاسر و جل ببرد.  وجود قناری ها باعث تحریک گربه ها شده بود،  اگر قناری نبود تحریک گربه هم نبود.  باید در نظر داشت اشغالگران جهان خوار هم اندیشه ای به اندازه همان گربه ها دارند،  و تحلیل و درک درست در آنها پیدا نمی شود،  از اشغال های افغانستان و عراق و ماجرا های دیگر جهانی کاملاً پیداست.

 *

 عکس تزئینی شماره 4041 ب،

      در ادامه سناریوی تحلیل جنگی،  هواپیما های دشمنان احتمالی برای رسیدن به تهران،  اگر از انجرلیک ترکیه بیایند،  مجبورند سوخت اضافه حمل نمایند،  که براحتی قبل از رسیدن به تهران توسط جت های شکاری ایرانی از بین می روند.  از جنوب و خلیج فارس و یا شیندند ایالت فراه افغانستان وضع بدتر و شاید غیر ممکن است.  طرح های استراتژیک و بررسی های تاکتیکی تنها از عهده چند نفر در اتاق فکر و جنگ بر نمی آید،  و خارج از توانایی کامل آنهاست،  برای مفید و بهتر بودن،  مساعدت فکری و دانایی روشن فکران و تحلیل گران تاریخ اجتماعی نیاز است،  که در هر منطقه از ایران بزرگ می زیند.  باید با نگرش های متفاوت از دانایی قرن گذشته،  جمع بندی های نوین داشت و از دانشها بهره برد.  همین اندک روشنفکران هستند،  که کار سخت و پیچیده شناساندن و مبارزه با رشد و تکامل کجکی را،  بنا به تخصص خود بعهده دارند.  در صورتی که بسیاری از دانشگاهیان و برنامه سازان رسمی،  هنوز دروغ های تاریخی شکست ایرانیان از،  اسکندر مقدونی و چنگیز مغول و اعراب بیابانی،  را از افتخارات می دانند،  و نمی توانند تحلیل درست از تاریخ داشته باشند.

      برای حفاظت از این فرودگاه گسترش یافته حداقل نیازمند 2 تا 5 هزار نفر نیروی مسلح،  در یک واحد نظامی است،  که می بایست به زره پوش و تجهیزات و آموزش دفاع در مقابل حملات تک آوران ضربتی هوایی و دریایی باشند.  وجود نیرو های پراکنده در واحد های مختلف،  نمی تواند وسیله دفاعی خوبی برای این قبیل حملات باشد.  باید در نظر داشت بازماندگان امپریالیسم نیمه دوم قرن 20،  که بخشی از حاکمان قدرت های جهانی هستند،  درکی از حکومت جهانی چایمریکا ندارند،  و هر آن ممکن است دست به اقدامات ماجراجویانه و خطرناک بزنند.  باید ابزار پیشگیری را دانست،  در این جهان دوست و دشمن خیلی سریع می پیچند،  و فقط مردم دیار های مختلف هستند،  که پا بر جا در تاریخ ایستاده اند.

      در تاریخ تمام دنیا دولتها و حکومتها آمده و رفته اند،  و باز هم می آیند و می روند،  اما این مردم هستند که همچنان پابرجا خواهند بود.  مردم بویژه جوانان برای ادامه زندگی و از بین نرفتن کشور و آینده شان،  چشم به اندیشه تحلیل گران جدید دارند.  همیشه تاریخ و در پدآفند مردمی و ملی ایران،  بصورت غیر آماری و غیر رسمی از اشخاص و قبایل مرزی برای حفاظت و امنیت بهره برده می شد،  جوانان شهر های داخلی هم آموزش و طرح های لازم دفاعی رزمی و غیر نظامی را داشتند،  در آثار ایرانی منجمله ورزش های باستانی و شاهنامه و غیره همراه نظم خاص در ساختار کاملاً پیداست.

      یک مسئله مهم را هم باید مورد توجه قرار داد،  ایران در مرکز قاره کهن قرار دارد،  و حرکت های ایرانی امید اصلی ملت های منطقه است،  بنابر این می بایست روشنفکران و تحلیل گران ایرانی،  برای ترسیم طرح های نو حضور گسترده داشته باشند.  هر گونه آسیب بیشتر به ایران،  انسجام تاریخی قاره کهن را بیشتر نابود و غیر قابل جبران می کند.  در زمانی که دوران تمدن کنترل انرژی آغاز شده،  باید نیرنگ ها و ترفند های دشمنان را خوب شناخت و تابع قوانین و فرمول های تاریخی ملی و وجدانی بود.  نباید گذاشت افرادی که در فرصت هستند،  با ناآگاهی فریب شگرد های دشمنان تاریخی ملت های قاره کهن را بخورند،  بلکه باید با امکانات و تکنولوژی نوین اقدام به هوشیار نمودن ملتها نمود.

   معنی رامسر

       رامیشن (ramishn)، رامی نیشن (raminishn) و رامیه (ramih) در زبان پهلوی به معنای شادی، خوشی و آرامش است،  و جا هایی که در نام آنها از واژه رام استفاده شده،  گویای سرسبزی و دلپذیری آن سرزمین می باشد.  رامسر مازندران، رامه در استان سمنان، رامجردی در شمال مرودشت شیراز، رامجین در استان تهران، رامک در جنوب ایران، رامشه در استان اصفهان، رامشیر و رامهرمز در استان خوزستان، رامیان در خاور گرگان و رامین در استان زنجان.

   معنی تهران یا تیران

      نظرات گوناگونی در مورد ریشه نام تهران گفته شده،  گاهی تهران را از دو کلمه ته و ران میداند،  ته در زبان های بسیار کهن به معنی گرم بوده،  در مقابل سمی یا شمی به معنی سرد یا خنک،  و ران پسوند مکان است.  تهران در مقابل شمیران.  گروهی هم ته را به معنی پایین وران را به معنی بالا،  و تهران را به معنی دامنه کوه میدانند.  بعضی هم تهران را منسوب به ستاره تیر،  که در نظر ایرانیان مقدس بوده میدانند (تیران).  در هیچ جا اشاره ای به دار یا تیر نیست،  دار در زبان پهلوی به معنی درخت است،  که به مرور زمان به آن تیر هم گفته اند (تیر چراغ برق).  روستاها و شهر هایی که در نام آنها از این دو کلمه استفاده شده بسیار است،  داراباد در تهران، داراباد در فارس و آذربایجان، داران در اصفهان، تیرآباد در سیستان و بلوچستان، تیران در اصفهان و لرستان، تیران در کنار جاده هراز و در حوالی زرند کرمان.  از اینرو با تشابه بسیار تهران با تیران و اینکه در گذشته همیشه تهران در نظر جهانگردان با درختان و باغات فراوانش (مخصوصا درختان چنارش) معرفی شده است،  می توان حدس زد که تهران به معنی سرزمین درختان و باغها بوده است.

   بررسی نفوذ فکری دشمنان

     در زیر نمونه یک نظر است،  البته این قبیل نظرات در ابتدای کار وبلاگ زیاد بود،  امروزه بعد از 4 سال فعالیت وبلاگ خیلی کم شده،  و به تعداد انگشت شمار در هر فصل رسیده،  این دلیل بر رساندن آگاهی توسط وبلاگ انوش راوید است.  پاسخ و تحلیل را در پائین نظر نوشته ام.

   ـــــــــــــــــــــ اصل نظر:
      وقایع تاریخی به هزاران اثر تاریخی و دهها تاریخ نگار استناد میکنند،  شما نمیتوانید با گفته های ساده ای که ایران قدرتمند بوده،  و آنها کشور های کوچکی بودن این حملات و یورشها را رد بکنید،  باید قبول کرد که عربها در دوره ای از تاریخ به ایران حمله کردند.  همان طور که فردوسی میگویید،  همان طور که اسامی و در مقطع ای زبان وکتاب های دانشمندان و فیلسوفان ما،  و حتی خط ما به عربی تبدیل شد،  برادر عزیز شما نمیتوانید بگویید که کلمات و اسامی با دین وارد فرهنگ آریایی شده،  ایرانیها اینقدر ساده نبودند،  که تا این حد بزارن یک فرهنگ عقب مانده وارد فرهنگ پر بارخود شون بشود.  عربهای صحرای عربستان به زور شمشیر توانستند یازده کشور،  فرهنگ و دین و زبانشان را عوض کنند.  مانند مصر، لبنان، سوریه، لیبی سودان، الجزایر، و......،  اما نتونستند حریف ایرانیها بشوند،  چون کسانی مانند،  فردوسی، یعقوب لیث، بابک خرمدین، ابوسلم خراسانی، مازیار، و......،  رشادتها و دلاوریها به خرج دادند.

      برادر گرامی،  شما با این کارتان داری نقش خوبی از عربها و دیگر حمله کنندگان به ایران،  در ذهن جوانان درست می کنید،  و سینه های آتشین انها را در جهت بالا بردن ایران به جایگاه پر قدرت و باستانیش خاموش می کنید.  بزار جوانان حقیقت را بدونن و نفرت خودشون از اعراب رو داشته باشند،  که بیشتر برای فرهنگ و تمدن ایران تلاش کنن، د خواهش میکنم این جوانان رو ساکت و بیخیال نکن میبینی که این اعراب چگونه ایران ستیز هستند،  و چگونه به زورپول میخواهند خلیج فارس رو خلیج عربی بکنند.

   ــــــــــــــــــــ پایان نظر ـــــــــــــــ

      در نظر می نویسد باید قبول کرد،  که اعراب به ایران حمله کرده اند،  او هیچ از تحلیل و بررسی علمی تاریخ و تاریخ اجتماعی نمی داند،  فقط آنچه را که رژیم گذشته و استعمار و امپریالیسم خواسته اند،  بدون چون و چرا پذیرفته است.  می گوید فردوسی و بزرگان تاریخی ایران می گویند،  ولی نمی داند که هرگز فردوسی و بزرگان تاریخی ایران نگفتند،  که اعراب به ایران حمله کرده اند،  و شرحی ارایه نداده اند،  چون وجود تاریخی نداشته است.  می گوید فرهنگ ایرانی پر بار بوده،  و اعراب فرهنگ پائینی داشتند،  اما نمی تواند تحلیل کند که فرهنگ و تمدن پر بار،  هیچ وقت از فرهنگ پائین در آن اندازه گسترده شکست نمی خورد،  و این ضد و نقیض یکدیگر است.  می گوید زبان های کشور های زیادی بدلیل حمله اعراب عربی شده است،  چون دشمنان ملت های قاره کهن خواسته اند،  چنین و بدون درک و دانستن از تاریخ آن کشورها بگوید و بداند.  می گوید اما نتوانسته اند حریف دلاوری های ایرانی ها بشوند،  ولی می گوید همه چیز ایرانی را از بین بردند،  از زبان گرفته تا خاکش،  ضد و نقیض های مکرر.

      اصل مطلب خواسته استعمار را در بند دوم ابراز می کند،  یعنی ایجاد نفرت بین ملت های قاره کهن،  تا استعمار بتواند منافع خودش را ببرد.  همچنین مقداری نوشته های بی پایه و اساس در نظر است.  نکته اصلی انوش راوید برای وبلاگ همین است،  دشمنی استعمار و امپریالیسم با ملت های قاره کهن،  و ایجاد دشمنی بین ملتها،  در گذشته استعمار و امپریالیسم دست بالا را داشتند،  و می توانستند خواسته های خودشان را تحمیل کنند.  اما در قرن 21 با آغاز تمدن کنترل انرژی و حکومت جهانی چایمریکا وضع تفاوت کرده،  و بایست بررسی ها و تحلیل های جدید گفته شود،  و آگاهی بیشتر به ملتها رسانده شود.

   عکس ها در اینجا  در ستون آرشیو موضوعی آن وب سمت چپ،  بر روی نامی که می خواهید عکس های آنرا تماشا کنید، کلیک نمایید.

   کلیک کنید:  تاریخ لشکر و جنگ

   کلیک کنید:  بخشش طبیعت به رامسر

   کلیک کنید:  تاریخ ابزار جنگ و سپاهیگری

     توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  نظرات و آگهی های خود را در بخش نظرات وبلاگ فصلی انوش راوید  مانند اینجا بنویسید،  تا به مدت یک فصل هزاران نفر آنرا ببینند.   از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی بردار از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحال من است.

   انوش راوید  Anoush Raavid

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،

    http://www.ravid.blogfa.com