راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir
راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir

تاریخ و جغرافیای مازندران

  تاریخ و جغرافیای مازندران

  روستاهای غرب مازندران و تنکابن و رامسر

   چلاسر، روستایی  که عطر چای کارخانه چای خشکنی آن  تمام فضا را پر کرده، و تازه وارد ها را وادار به مکث میکند، به به بهترین  چای دنیا.  روستایی که خوش طعم ترین برنج و شیرین ترین پرتقال و کیوی ایران را تولید میکند،  با امام زاده و قدمگاه های تاریخی که دلیل بر ایمان مردم پاک است.  مردمی فعال و زحمت کش، و با عزت و احترام که  تحصیل کرده هایشان بسیار است.  از کنار کارخانه شالی خشک کنی، که بوی فرحبخشش به مشام میخورد، بسمت کوه می پیچیم و در یک مسیر بسیار نیکو به روستای جل می رویم .          

    از  جل  زیبا دیدن کنید

    روستای کوچک و کم جمعیت ( جل )، معروف به جل چلاسر در / ۱۲  کیلومتر جنوب غربی شهر تنکابن، و در دهستان سلیمان آباد قرار دارد.  با مناظر بسیار زیبای طبیعی کوهپایه ای، و سبز و جنگلی همراه با  آواز دلنشین پرندگان  رنگارنگ.  جاده  قدیم ابریشم از این روستا می گذشته و آثار تاریخی حفاظت نشده ای، در کنار این روستا قرار دارد،  که  دیدنشان به انسان آرامش می دهد.  جاده آسفالته و برق و آب لوله کشی روستا،  که با  خرج و دست توانای مردم انجام یافته است،  و نیز بخش خصوصی سرمایه گذاری های زیادی، در این روستا کرده است.  کشاورزی عمده روستا ی جل باغهای مرکبات، و چای و کیوی و گل و کشتزارهای برنج است،  که شغل و درآمد اصلی مردمی می باشد که تمام سال در کار و تلاشند.  بسیاری از اهالی تهران، و شهرهای دیگر برای اقامت دائم به این روستا آمده، تا از آّب و هوای مناسب، و چشم انداز کوه دریا استفاده کنند، و به کارهای کشاورزی و صنعتی به پردازند، که البته باعث افزایش قیمت زمینها و باغات شده است.  به سرزمین کوچک جل بیائید، و از دیدن این همه منظره طبیعی، که در هر فصل زیبایی خاصی دارد لذت ببرید، و در این نمونه یک روستای ایرانی به این فکر خواهید بود، که عظمت ایران بی همتاست.

      35 سال پیش چلاسر و جل و تقریباً تمامی روستاهای گیلان و مازندران خیلی با صفا تر از امروز بودند،  نه دیواری بود و نه دری،  آرامش خالص طبیعی حکم فرما بود،  مردم شاد و سر زنده مشغول کار کشاورزی و دامداری بودند.  بها زمین و باغ بسیار کم بود،  از قرار متری 5 تا 50 ریال، اما امروزه ارزش آن بالای متری 200هزار ریال و حتی تا چند میلیون تومان است،  که با حساب ارزی بیش از هزار تا ده ها هزار برابر می شود.  جمعیت نسبی حدود پنج برابر شده و تعداد اتوموبیل ها تا یکصد برابر افزایش یافته است،  صدای گوش خراش موتور سیکلتها و کامیون ها بی نهایت برابر شده است.  خانه های چوبی و گلی و سفالی خوشگل جمع و جور با هوای طبیعی مطبوع (عکس خونه گلی  جای خود را به خانه های مدرن امروزی داده است، که برای گرم و سرد کردن آنها غیر از اینکه انرژی زیادی مصرف می شود،  مجبورند کولر و وسایل دیگر را هم از چین بیاورند،  و تجارت وارداتی و مصرفی رونق گرفته و تولیدات محلی و بومی خوب ایرانی برای همیشه رفته اند.  البته این مشکل اینجا نیست در تمام جهان این وضع گسترش یافته و زمین طبیعی و خوب دارد بر انسان می شورد،  و با گرم و سرد شدن های بیشتر از خود دفاع می کند،  و بشر را تهدید می نماید.

    توجه کنید:  نقاط بکر و نازی هنوز هست که کسی به آنها توجه نکرده است.

     دیگر چون هزاران سال تاریخی،  اقتصاد منطقه چندان بر پایه تولیدات کشاورزی و دامی نمی گذرد،  در گذشته تولیدات محلی اینجا به تمام ایران و خارج صادر می شد،  ولی امروز پایه اقتصاد بر اساس فروش زمین کشاورزی برای ساخت ویلا به غیر بومیها می گردد،  مرحله بعد از حقوق هایی است که توسط بخش دولتی گسترده و بزرگ ایران عزیز به کارمندان می دهند،  سومین در آمد اقتصادی از کشاورزی است،  تولیدات دامی بسیار کم شده است،  چهارمین درآمد منطقه از گردشگران نان و پنیری و آبگوشتی داخلی بدست می آید.  بیشتر جوانان تحصیلات خوبی دارند و علی ترین رفتار و نزاکت در جهان را دارند،  اما فاقد توانایی تولید فکر نو کار و کار یدی هستند.  اقتصاد ملی و تاریخی کاملاً به اقتصاد نفتی تبدیل شده است،  و جوانان چشم به این اقتصاد دوخته اند که هر آن ممکن است با بحران های جهانی دگرگون شود.

    جوانان عزیز بیائید مطالب دیدنی و جالب،  پیشرفتها و کاستی های شهرها و روستا هایتان را به اینترنت بکشید تا همه جهان زیبایی ها و خوبی ها، عظمت و بزرگی ایران را دریابند.  غیر از دیدنی ها، از انبوه مراسم و جشنهای محلی که در حال فراموش شدن هستند،  بنویسید و عکس و فیلم بگیرید.  خرافات های بعضی از قدیمی ها را یاداشت کنید و ریشه یابی نمایید،  مثلاً من دیدم دامداران کوچک محلی شیر را غروب نمی فروشند، تخم مرغ را شرایطی می دهند،  یا برای گلو درد به نزد خاش گیر می رفتند،  و خیلی چیز های دیگر که باید یاد داشت شوند و ریشه یابی تاریخی و فرهنگی شوند.  یکی دیگر از مشکلات بیکار نشستن دورهم در کوچه و بازار و گفتن مسائل بی اهمیت و سطحی و یا از این و آن،  دیدن سریال های تلویزیونی تا آخر شب و موضوعات دیگر را بگویید و بنویسید،  البته بسیاری از اینها مشکلات جهانی است.

عزیزان چلاسر و جل، خبر، عکس، مقاله و آگهی، جهت این وبلاگ ارسال نمایند.

   همین جا کلیک کنید واز وبلاگ چلاسر و جل دیدن کنید

  گبرستان بی نام    

     در بلندای کوهی جنگی، و سبز نزدیک روستای سیاهگل چال،  شهر  تنکابن گبرستانی بی نام آرام آرمیده ، و در انتظار دیدار عاشقان تاریخ شکوهمند ایزان عزیز است. گبرهایی که در زیر سنگهای تنومند قرار  دارند، وتصور اینکه چگونه اینها را، که هر کدام چند  تن وزنشان است، بر فراز قله  آوره اند، انسان را به  تعجب می اندازد. این  مکان که با درختان سترگ احاطه گردیده، چشم انداز عالی دشت و کوه ودریا دارد، و میتوا ند  محل  خوبی برای جلب  توریست و کاوشهای  باستانی  باشد.  جاده ابریشم  هم از این  نزدیکی عبور می کرده، که  امروزه  با هزاران  تکه سفا ل رنگارنگ بجا مانده از قدیم، در میان باغهای مرکبات خوش مزه کشاورزان زحمت کش، قرار دارد. سیاهگل چال روستایی است زیبا بر فراز تپه ای به همین نام، نامی  یادگار از گذشته های دور، از زمانی که مردم همه و همه در طبیعت می زیستند. آدمی با دیدن اینهمه آثار تاریخی  وطبیعت  بی نظیر میگوید، واقعا عظمت ایران بی همتاست.

   قلعه گنج فراموش شده

      برفراز تپه ای جنگلی و سبز در روستای نسامه، 7  ، کیلومتری جنوب چلاسر، قلعه ای فراموش شده، بروی دنیائی از گنج آرام آرمیده، شاید در دل پرشکوهش در انتظار دیدار عاشقان تاریخ با هیبت ایران است.  گشتی در لابلای سنگهای سترگ، و آجرهای بزرگ خزه گرفته، و هزاران تکه سفا ل که سنگفرش قلعه گنج است. انسان به گذشته های دور می رود، زمان اشکانیان مقتدر که نسا و نسامه ها عبادتگاههایشان بوده، و نزورات خود را بی ریا تقدیم میکردند. امروزه آن گنج در ساختن هتلی، و پذیرایی از توریستها، و مشتاقان تاریخ شیرین ایران عزیز براحتی بدست می آید.

   آخرین مرز گیلان  

      از زبان قدیمی های چلاسر  شنیده ام،  که این  روستا مر کز خان نشین  شرق گیلان بوده،  و شهری در شرق گیلان و یا  این قسمت  از غرب مازندران، وجود  نداشته، و تمام این منطقه  پوشیده از جنگل  و چرا گاه  بوده، و مقدار  کمی  برنج  تولید  میشده.  برنج  و محصولات  دامی و جنگلی،  توسط  گاری به اسکله  کوچک وچوبی واقع در کریم آباد،  تنکابن، حمل  میگردید،  و در آنجا با  قایقهای هشت  یا ده   متری  در جهت  با د،  به انزلی یا محمود آباد  می بردند،  و در شبکه  توزیع و صادرات  آنروز ایران  قرار می گرفت.  البته این  خان نشین  شرق  گیلان،  نزدیکی هایی هم با  خان نشین،  در غرب مازندران داشته، و بهمین  جهت  در زمان  تعیین  استانها  در  دوره  رضا شاه،  به مازندران  پیوسته  شد.  همانطور که همه  چیز  جنبه مادی آن  مطرح  است، احتمالا  دلایل مادی خوانین و نفوذ آنان، در این تقسیم بندی منظور گردیده.  مصلحت منطقه و مردم، که به جهت  دوری از مسیرهای   فرهنگی و علمی در طول تاریخ و گذشته ها دست نخورده باقیمانده بودند، به حساب نیامده.  حتی گفته شده است که  میرزا کوچک خان،  خان نشین  چلاسر  را،  آخرین  مرز شرقی گیلان  بحساب  می آورده،  و  بدین منظور در ابتدای جاده دو هزار و سه هزار،  نزدیکی این روستا مبادرت به انبار اسلحه،  برای ایجاد پادگان مرزی نموده که امکان آن نشد،  و این انبار تا کنون کشف نگردیده.  در کتابهای  تاریخی آمده، در گذشته های دور،  زمان  اشکانیان این منطقه مرکز زندگی  آماردها  بوده،  و آنها از گله های  اسب و گاو و خوک  حکومتی،  در اینجا  حفاظت می کرده اند، که  مخصوصا  در زمان جنگ، این  گله ها را  همراه  سپاه میکردند.  روزی آماردها  نا فرمانی کرده، و سرکوب شدند  وبه مرکز ایران،  خوار  و ورامین  کوچ داده شدند. همانطور  که در  وبلاگ  جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران  گفته ام این  نوشته ها  و گفته های تاریخی بیشتر  جنبه  داستانی دارد،  تا  تاریخ  واقعی، تاریخ را  باید علمی  بررسی کرد.  در هر  صورت، همانگونه  که از جغرافی منطقه  پیداست، در  گذشته های  دور منطقه جنگلی و چرا گاهی بود،  و زندگی مردم به  جهت نزدیکی کوه به جنگل و جلگه و سپس به دریا، و وجو د  مالاریا  در  تابستان،  و بارندگی  زیا د  در زمستان، ییلاق و قشلاقی  و دامداری بوده. البته جاده  ابریشم، از جنوب  روستای  چلاسر  و از روستای جل در دامنه  کوه میگذشته، اما این  مسیر شمالی  جا ده  ابریشم، کم گذر تر  از  مسیر جنوب  البرز  آن   بوده.

    اگر اگر اگر این منطقه با امکانات طبیعی و عالی که دارد توریستی بین المللی شود، در آمدی خیلی بیشتر از کشاورزی و کمکهای نفتی دولت پیدا میکند، و حتی  میتواند، به دولت هم کمک مالی بدهد، و بیکاری از بین برود، و مشاغل جدید و بسیاری برای جوانان بقیه جا ها  باشد. بزودی مشروح و آمار لازم جهت آگاهی توریستی.  هر هفته مطالب جدید در این وبلاگ.  آیا شما پیشنهادی برای توریستی شدن منطقه دارید؟

   میانرود سرزمین عشاق

      روستای زیبای  میانرود  در دوازده کیلومتری تنکابن و میان دهستان سلیمان آباد قرار دارد،  این روستا بهترین مرکبات ایران را تولید میکند و محصولات دیگر این روستا برنج و گل و چای و کیوی است، که به تمام ایران فرستاده میشود.  جوانان تحصیل کرده و فعال بسیاری از این روستا باعث افتخار ایران در تمام جهان هستند.  رودخانه ای زیبا که در دو طرف آن جنگل و باغهای سر سبز قرار دارد از کنار این روستا آرام میگذرد،  مناظر دلپذیری و باور نکردنی دارد که بسیاری از تهران و دیگر نقاط ایران برای دیدن آن می آیند.  چشمه ای با پله های بلند و عطر پونه و رنگ بفشه و پامچال چشم بیننده را روشن میکند و آبی گورا که از دل زمین صفای روح را می آورد که گویند هر کس از این آب بنوشد عاشق میشود و چه کسانی آمدند و جرعه ای به کام زدند و عاشق رفتند. 

   دو روستای زیبای آخوند محله و جل آخوند محله

      در راستای شمال جاده ابریشم و در دامنه کوه های زیبایی که چون گوهری سبز میدرخشند،  دو روستای تاریخی قرار گرفته که بگفته یکی از اهالی قدیمی در گذشته این دو روستا از مراکز عمده تولید لبنیات و گوشت بودند.  ولی امروزه با داشتن جوانان با هوش و تحصیل کرده بسیار و برپایی شهرک صنعتی،  عمده ترین مرکز صنعتی غرب مازندران گردیده است.  که این مسئله باعث افزایش قیمت زمین گردیده است.  عمده ترین تولیدات کشاورزی این دو روستا برنج مرغوب ایرانی و کیوی و گل و مرکبات و لبنیات و گوشت می باشد،  و تولیدات شهرک صنعتی آن به تمام نقاط ارسال میشود.  از میان باغات سبز و خرم و در دامنه کوه سیاهگل چال که با مناظر زیبای خود هر بیننده را به سپاس از طبیعت می گمارد،  با طی دو کیلومتر از روستای جل چلاسر به جل آخوند محله میرسیم،  و در این مسیر با خود خواهیم گفت که این منطقه می توانست نگینی در گردش گری جهانی باشد.  این وظیفه مردم با استعداد منطقه است که سرزمین خود را به بهترین وضعی در جهان بشناسانند.  ما در قرن سنت گریزی 21  که در  اینجا  گفته ام باید قدرت عمل خود را نشان دهیم.  بنظر شما بهترین ایده برای شکوفایی بهتر منطقه چیست؟

   غرب مازندران،  می تواند یک استان زرخیز باشد

      غرب مازندران،  در شمال البرز مرکزی ایران و جنوب دریای مازندران یا کاسپین با نام تاریخی رویان قرار دارد،  سرزمینی است زنده در کنار دریایی آرام آبی و طبیعت سبز و کوههای بلند و سفید.  در اینجا تمام طبیعت در کنار هم چیده شده،  زیبا و سبز با جلگه ای وسیع و حاصلخیز و کوهستانی معدنی و قیمتی و ارتفاعات سر بفلک کشیده،  ده هزار کیلومتر مربع وسعت و یک ملیون نفر جمعیت دارد که بیست شهر و شهرستان و بیش از هزار روستای خرم با مردمی زحمت کش و دلاور را شامل میشود.  تولیدات کشاورزی و دامی و جنگلی زیادی دارد و به علت نزدیکی کوه به دریا می تواند معادن فعال بسیاری داشته باشد.  صنایع مختلف غذایی و دریایی و مصرفی دارد که تولیدات خوبشان در تمام ایران و جهان پخش است.  کاملاً لیاقت و استعداد آنرا دارد که یک استان عالی با نام تاریخی رویان بمرکزیت شهر با آینده خوب تنکابن باشد.  منطقه رویان بزرگتر و پر جمعیت تر از هشت استان دیگر ایران عزیز می باشد.  چون استان مازندران وسیع است،  استان شدن غرب مازندران خوشحالی مردم قهرمان با تاریخ شکوهمند این قسمت ایران عظیم را در پی دارد.  هر شخصی که یکبار به این سرزمین سفر کند علاقمند می شود همیشه در این دیار زندگی کند.  رشد مهجرت به اینجا بسیار بالاست و طی سی سال قیمت زمین و باغ بیش از بیست هزار برابر و در ده سال گذشته بیش از هزار برابر گردیده و این در جهان بیسابقه است.  لازم است جهت سازماندهی به این موج مهاجرت برنامه هایی تدوین شود تا از آشفته شدن اوضاع اجتماعی و اقتصادی و شهر سازی جلوگیری شود.

   غنی ترین معادن در تنکابن

     رشته کوه البرز بطول یکصد کیلومتر در جنوب شهرستان زیبای تنکابن با قلل سفید و دامنه های سبز،  چون گوهری تابناک میدرخشد.  در این قسمت از کوههای البرز و در نزدیکی دریای نیلگون مازندران،  معادن پنهانی از قبیل:  سرب، مس، آلومینیم، آهن، مرمر، آهک و غیره در دل کوههای سربلند آرامیده اند.  کمی سرمایه گذاری و فعالیت در این رشته کوه افسانه ای یادگار سیمرغ،  می توان حرکت عظیم اقتصادی را به مردم این شهرستان خرم و ایران عزیز تقدیم کند.  باید نسبت به کاوش و استخراج و تصفیه و ترابری این ثروتهای خدا داد هر چه زودتر اقدام شود.

   افسانه دو هزار

      در میان کوههای البرز،  البرز سرفراز،  که با قلل سفید بلند،  به بلندای شور عاشقان طبیعت،  از پی طلوع و غروب خورشید،  که در آسمان پاک میدرخشد،  از شهر زیبای تنکابن،  همان شهسوار طبیعت،  بسمت جنوب در جاده ای خوش منظره می رویم،  و به سرزمین سیمرغ در البرز مرکزی پا می گذاریم،  اینجا افسانه دو هزار است.  بهتر است بگوییم که جاده دوهزار تمام طبیعت بی جان و جاندار است.  همه و همه در یکجا و با روح شاد به استقبال تازه وارد می آیند و شکوه خود را بی دریغ به دوستداران تقدیم می کند.  آثار باستانی فراوان،  قلعه های ویران،  گبرهای خاموش ولی گویا،  سفالهای شکسته منقوش بازمانده از گذشته های دور،  در کنار ویلاهای رنگارنگ متعدد که با بزرگی خودشان نوید آینده دگرگون جاده سبز دوهزار تنکابن را می دهند.  برای دیدن جاده دوهزار بیایید و از دیدن اینهمه طبیعت بر بام ایران بزرگ لذت ببرید و بگویید ایران بی همتاست.

    بیشه ای انبوه و سبز

      برای دیدن بیشه ای انبوه و سبز،  کنار رودخانه ای خروشان و شفاف در روستای با صفای کوده تنکابن رفته بودم.  روی تخته سنگی سفید نشستم،  رودخانه مقابلم و بیشه پشت سرم،  فریاد آبها خبر از البرز رشید می آورد و عطر بیشه از مازندران قهرمان می گفت،  بیاد دوست کویتی خودم افتادم،  که برایش از اینجا گفته بودم.  گفته بودم شیخ،  ما جایی داریم که افسانه است،  رویاست.  شیخ هم می گفت،  آرزویش اقامت چند روزه در آن طبیعت بی پرواست.  گفته بودم،  شیخ روستایی زیبا کنار جنگل انبوه و. . . . شیخ چشمانش را بست و گفت،  بگذار بقیه داستان را بگویم،  با کوله بار عشقم در جاده ای خوش منظره می گذرم و با نفس عمیق اکسیژن پاک شمال ایران را می بلعم.  مردمان مهربان و مهمان نواز مرا بی ریا به سفره گسترده اشان دعوت می کنند،  پرندگان رنگارنگ هنرمندان مقابل دوربینمند و هوای لطیف و آسمان آبی جایگاه روحم و. . . . نا گه با بانگ اذان مسجدی با گنبدی طلایی و مناره های بلند به خود آمدیم و با رویای شیرین شیخ خداحافظی کردم.

     بزودی معرفی تولیدات ، چلاسر و جل، توسط  انوش راوید

   بخاری هیزمی،

       اولین بار در قرن 12 میلادی با پیدایش چدن بخاری هیزمی ساخته شد. سوئد اولین کشور استفاده کننده و سازنده آن بود. بخاری هیزمی انواع مختلف دارد که از چدنی آن در مناطق جنگلی کانادا و روسیه و اسکاندیناوی استفاده میشود، و همچنین با ورق آهن در ضخامتهای مختلف و ابعاد مورد نظر ساخته میگردد و در شمال چین و شمال هند بیشتر استفاده  می نمایند. در مناطق جنگلی شمال ایران هم از بخاری هیزمی، و در ابعاد کوچک ویک طبقه وبا ورق آهن به ضخامت نیم تا یک میلی متر استفاده میکنند، که دلیل آن ارزان تمام شدن بهائ آن است. ولی خود بخود به دلیل نوع کار و جنس آن عمر کمی دارند . امروزه بدلیل گران بودن هیزم در ایران و فراوانی و ارزانی نفت و گاز از بخاری هیزمی استفاده نمیشود. حدود سی سال پیش با یک طرح جدید  برای اولین بار در شمال ایران اقدام به تولید بخاری هیزمی دو طبقه فر دار، وبا استفاده از ورق ضخیم دو ملی متر نمودم ، که ابتکار جالبی بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت . از مزایای این بخاری وجود یه فر در طبقه بالای آتش دان که به راحتی قابل تنظیم بود. و همچنین میتوانستند درب بخاری را باز نمایند و سوختن هیزم و آتش را تماشا نمایند، بدون اینکه دودی بیرون آید، که  دو خاصیت عمده دارد، بهدر نرفتن گرما و برخورد آتش مستقیم به شخص که در مناطق رطوبتی برای سلامتی  و رفع رماتیسم بسیار مهم است. همچنین در آن امکان درست کردن کباب با سیخ یا طوریست. و قابل نصب و استفاده از سوخت های فسیلی و گاز می باشد. با ترنم باران در کنار این بخاری و نوت بوک و نارنگی و عشق و سلامتی وزندگی.

    میوه پرتقال، از نام کشور پرتقال گرفته شده، در گذشته نام آن اورنج بود که هموزن نارنج و ترنج و غیره میباشد.  و اورنج در زبان انگلیسی و همچنین تمامی زبانهای اروپایی هیچ هموزنی ندارد. در اوایل قرن شانزده میلادی پرتقالیها که جنوب ایران را گرفتند، اولین بار چشمشان به این میوه افتاد، و آنها برای شاه کذایی وقت پرتقال یا اورنج را از جنوب به اصفهان کادو بردند، و شاه گفت به نام آنها پرتقال بگویید . دستش درد نکند چقدر وطن پرستی!!!.

  کلیک کنید:  دلاوری از مازندران

  کلیک کنید:  جشن های ایرانی

Anoush Ravid  حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم  سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار در وبلاگ انوش راوید  بنام:  جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://www.ravid.blogfa.com