راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir
راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir

آینده بینی و آینده پژوهی

  آینده بینی و آینده پژوهی

   پیش گفتار

      تفکر درباره آینده و حوادث آن سابقه‌ تاریخی در خود آگاهی بشر دارد،  بدان گونه که مردم همه عصرها همواره مشتاق آگاهی از آینده خویش بوده‌اند.  این میل طبیعی بتدریج جای خویش را به ضرورت شناخت آینده در دوران معاصر داده است.  لازمه زندگی در جهان سیال امروز و از اثرات  انقلاب دانایی،  مطالعه آینده بعنوان علمی مدرن برای شناخت فرصت‌ها وتهدیدات پیش رو می ‌باشد.  سرعت روز افزون تغییرات نا پیوسته اقتصادی و اجتماعی در دنیای رقابتی امروز که در  قرن سنت گریزی  نوشته ام،  خرد مندان را به ایجاد آمادگی برای پاسخ به این تغییرات مجبور می نماید.  اصول پارادایم نوین مدیـریت،  یعنی مدیریت در محیط پویا، بی ثبــــات و غیرقابل پیش بینی،  برنامه ‌ریزی سازمانها را برای نگاه به آینده وتغییرات آن را مغتنم می ‌شمارد.  در گذشته‌های دور مردم در زندگی دایره ای خود به اندازه کافی فرصت داشتند تا زندگی خود را بر اساس عادتها بنا کرده و با خاطری آسوده آینده آن را پیش بینی کنند.  ولی با پیشرفت علم و فناوری در سده ‌های اخیر،  ثبات یک پدیده نادر شده و  موج های نو و تغییر  یکی پس ازدیگری فرا می ‌رسند.  این تغییرات انواع و اقسام پدیده ‌های اجتماعی و اقتصادی بدیع را به همراه دارند و همچنین حامل عنصر تازگی هستند،  از یک سو ما را وادار به فهمیدن می‌کنند و از سوی دیگر شالوده عادت های ما را در هم می ‌کوبند.  دشواری در شناخت آینده و پیش بینی ناپذیری اساسا در ماهیت و طبیعت انسان ریشه دارد،  ولی مدیران پیشرو در  سازمان های انقلابی قرن 21  بایستی برای کار در محیط بی ثبات و پویای آینده، علم آینده ‌شناسی و بهره‌برداری از آن را بیاموزند.  مدیران موفق قرن بیست و یکم منتظر نمی ‌مانند تا فرصت به سراغ آنان برود بلکه ضمن توانایی شناسایی و بهره بردار از فرصتها، توانایی تبدیل تهدید به فرصت را نیز دارند،  انوش راوید در وبلاگ سازمان آینده بینی می تواند کمک بزرگی به عزیزان باشد.

       تحول و دگرگونی اجتماعی  و پیش بینی رخداد های آینده یکی از موضوعات مورد علاقه آینده پژوهان است.  با این وجود،  تلاش های متعدد در حوزه علوم انسانی برای تقلید از علوم طبیعی و رسیدن به دقت قابل قبولی برای پیش بینی وقایع آینده و شناسایی مسیر دگرگونی اجتماعی تا کنون کما بیش با شکست مواجه شده است.  در واقع احتمال ظهور پدیده های شگفت انگیز در زمینه رفتار اجتماعی انسان ها بیشتر از احتمال ظهور پدیده های شگفت انگیز در زمینه رفتار جهان مادی و طبیعی است.  از این رو کسانی که تلاش کرده اند برای پیش بینی وضعیت آینده یک سیستم اجتماعی از قوانین اداره کننده و مدل های علت و معلولی مشابه قوانین اداره کننده و مدل های مورد استفاده درعلوم طبیعی همچون علم مکانیک استفاده کنند،  با مشکلات فراوانی مواجه شده اند.  آزادی انتخاب مسیر و عدم تطابق همیشگی رفتار با ترجیحات ذهنی بیان شده،  باورها و ارزش ها  از جمله ویژگی های متمایز انسان و سیستم های متشکل از انسان است.  گاهی اوقات از طریق تحلیل شخصیت و ملاحظه واقعیت های موجود همچون استعداد ها و توانمندی ها،  می توان مسیرهای دگرگونی زندگی یک فرد را محدود ساخت و در نتیجه به یک یا چند پیش بینی قابل قبول و معتبر درباره وضعیت آینده زندگی وی دست یافت.  بی تردید حتی این پیش بینی ها در برابر اتفاقات شگفت انگیز خوشایند یا ناگوار و به طور کلی مواردی که تحت عنوان شانس و اقبال شناخته می شوند،  آسیب پذیرند.  حضور در مکان مناسب در زمان مناسب یا برعکس حضور در مکان نا مناسب در زمان نا مناسب شاید تاثیرات چشمگیری بر مسیر زندگی یک فرد بگذارد.  از همه مهم تر حضور فرد در جامعه موجب می شود که از طریق تعاملات و روابط متقابل رسمی و غیر رسمی با اجزاء دیگر سیستم اجتماعی،  یعنی افراد دیگر، جهت یا جهت های مشخصی به عنوان سمت حرکت مطلوب یا مشروع از دید عرف یا قوانین حاکم بر جامعه برای او تعریف شوند.  بتدریج که به ژرفای  عصر اطلاعات و دانایی  نزدیک می‌ شویم و مشاغل سنتی از بین می ‌روند، ما برای این ‌که بتوانیم جای مناسبی در بازار کار بیابیم و در اقتصاد های ابر انسانی بهره‌ ور باشیم،  باید به سوی مهارت هایی برویم که قابل ماشینی ‌شدن نباشند.  در بسیاری از موارد، افراد به دنبال شغل های موجود نخواهند رفت،  بلکه آنها را با تعریف مسئله هایی که با مهارت های ابر انسانی ‌شان قابل حل باشد،  ابداع خواهند کرد؛ مهارت‌هایی مانند اکتشاف، خلاقیت و تاثیرگذاری.

      سه حوزه اصلی و ‌کلیدی برای طراحی ابر ‌شغل های آینده عبارتند از:  انرژی، دست‌کاری مواد و احیای انسان.  در حوزه انرژی،  بویژه ترویج اقتصاد بدون نفت و کسب ‌و کار انرژی ‌های جایگزین می‌تواند دستمایه‌ طراحی ابر شغلها باشد.  به برکت پیشرفت علم و فناوری،  هیچ ‌یک از صنایع آینده از دست کاری مواد در امان نخواهند بود و این نیز به نوبه خود یعنی انبوهی از فرصتها برای طراحی ابر شغلها.  گذشته از همه اینها، ما انسانیم و باید از کار و زندگی لذت ببریم و بنابراین،  شادابی روانی یا بهبود آن نیز حوزه‌ وسیعی است که در آینده میزبان ابر شغل های جدید خواهد بود.  این ابر شغلها،  افزایش شادابی روانی و حیات روحانی انسانها را نشانه خواهند گرفت و به انسانها کمک خواهند کرد تا توانمندی های ابر انسانی ‌شان را تقویت کنند.  وبلاگ سازمان آینده بینی انوش راوید،  می‌کوشد با تبیین ویژگی های ابر شغلها و حوزه‌های اصلی ظهور آنها، چهار اصل کلیدی طراحی ابر شغل‌ها را نیز برملا کند .

سئولات زیادی در باره آینده داریم مانند،  آیا نانو تکنو لوژی واقعی است و به کجا می رود؟  آیا فیزیک لیزر کارا تر می شود؟  فن آوری اطلاعاتی و مخابرتی تاثیر مثبت بیشتری خواهند داشت؟  این ها بحث های مهمی هستند که به آنها خواهم پرداخت.  گر چه شتاب تغییرات نا پیوسته  نیرویی مشخص و عینی است که تا اعماق زندگی شخصی ما نفوذ کرده و ما را وادار می‌کند که نقشهای تازه‌ای را بعهده بگیریم،  ولی درعین حال این فرصت نیز وجود دارد که با استفاده از  دانش آینده پژوهی در این وبلاگ ، آگاهانه تغییر را پیش‌بینی کرده وبه فکرچاره جویی بیفتیم.  در واقع آینده غیر قابل شناخت است اما به کمک دانش  و داده های ناقص خود می توانیم سهمی در شکل بخشیدن به آن داشته باشیم.  ما می‌توانیم رخداد های آینده را به صورت غیر متحمل و محتمل و همچنین مطلوب و نامطلوب تقسیم بندی کرده و سپس اقداماتی انجام دهیم تا احتمال رخداد های مطلوب افزایش یابد،  یا از ظهور رخداد های محتمل اما نا مطلوب جلوگیری کنیم.  البته هنگامی که مردم درک بهتری از تغییر داشته باشند، برای تاًثیر گذاری مثبت بر آینده‌ای که در حال تکوین است فرصتهای بیشتری خواهند داشت.  برای مثال افرادی که دارائی های خود را بیمه می کنند و کسانی که هنگام رانندگی از کمربند ایمنی استفاده می‌کنند، عملاً از این الگوی فکری استفاده می‌کنند.  به کسب و کارتان فکر کنید،  آیا کاملاً روشن است که سازمان شما به کدام سو در حرکت است؟ سازمان شما در یک، دو، پنج و ۱۰ سال دیگر کجا خواهد بود؟  مطمئناً اگر ندانید که به کجا می ‌خواهید بروید،‌ هرگز به مقصدی نخواهید رسید.  به این منظور مطالعه آینده در چارچوبهای زمانی گوناگونی صورت می‌گیرد.

      برخی به این تقسیم بندی معتقدند:  آینده نزدیک حداکثر تا یکسال،  آینده کوتاه مدت بین یک تا پنج سال،  آینده دراز مدت بین پنج تا بیست سال،  آینده دراز مدت بین بیست تا پنجاه سال و آینده دور دست بیش از پنجاه سال. بسیاری از بنگاههای کسب و کار، برنامه ریزی حداکثر چهار الی پنج سال آینده را در نظر می‌گیرند. اما زمانی که سرعت تغییرات سرسام آور است،  لحاظ کردن آینده ‌های دور بسیار مهم به نظر می ‌رسد و در واقع آنچه امروز انجام می‌ دهیم در آفرینش دنیای پنج تا بیست سال آینده تاًثیر بسزایی خواهد داشت.  در واقع آینده ‌پژوهی یکی از علوم استراتژیک می ‌باشد که متاسفانه حتی برای اکثر اساتید و پژوهشگران داخلی نیز ناشناخته است،  حتی باید قسمتی از آن را در آهنگ تاریخ مربوطه دانست،  منجمله  تاریخ و فرهنگ یاد گیری  را باید در نظر داشت.  آینده پژوهی دانش و معرفتی است که سازمان را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرات احتمالی آینده آگاه نموده،  ابهامات، تردیدها، و دغدغه‌ های فرساینده آن را خواهد کاست.  توانایی در درک اهمیت آینده نگری انتخاب های هوشمندانه سازمان را افزایش می‌دهد،  منجمله نگرش های نوع آلفا که پیش بینی می باشد،  که به خاطر بیان آن،  مورد به وقوع می پیوندد،  و پیش بینی نوع بتا که به خاطر بیان آن موضوع به وقوع نپیوندد.  در یک کلام، آینده‌پژوهی ابزاری برای  مهندسی هوشمندانه آینده است.  لذا بهتر است سازمان های زیرک و چابک، در کنار مدیریت ریسک به مقوله آینده ‌پژوهی نیز توجه بیشتری داشته باشند تا با استفاده از مسیر هایی که این علم در اختیارشان می‌ گذارد، راهبرد های معطوف به آینده ‌سازی را شناسایی نموده و با سهولت بیشتری به آینده‌های مطلوب خود برسند. جهت استفاده بهینه لطفاْ لینکهای میان مقاله را مطالعه نمایید/ ادامه دارد

انوش راوید،    Anoush Raavid