راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir
راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir

زبان رسمی انگلیسی

چرا باید به ایرانی بودن خود افتخارکنیم

     آیا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را، جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند. ا ولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند، و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند.  اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند، ایرانیان بودند. اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند، در شهر سیلک در اطراف کاشان.  اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند.  اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند، به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی. اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز. اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران، ایرانیان بودند. اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند. اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند. اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند، و کریستف کلب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی، که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند.  کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر، بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است. کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام، کورپولیس که خجند امروزی نام دارد. کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت، و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت، و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت، برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد. اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران، توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد. دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران، در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت، ساخته شد. اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری، به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی، و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.  کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر، و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن، و تمسخر پرداخته بود، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد، و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر، مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد. اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را، در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد، و بی احترامی به آنان ننمود.  داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند، به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد، تاج شاهنشاهی ایران را بر سر نهاد، و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام، داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد، که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد. داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری، و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت، که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند، که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد، که بعدها خط پهلوی نام گرفت. داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید، داریوش در پاییز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت، پرسپولیس را طراحی کرد، و با الهام گرفتن از اهرام مصر، نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد. داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را، که در آن شهر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد. داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند. و جاده سراسری آسیا را احداث کرد، که از خراسان به مغرب چین میرفت، که بعدها جاده ابریشم نام گرفت. اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد، تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد، که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید، و کل ساخت کاخ ?? سال به طول می انجامید. داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده، 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان، و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود، و به هر استاد کار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده، و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها، روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن، کره، عسل و پنیر میداده است، و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند، داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران، بیش از نیم میلیون سکه طلا مزد می داده است، که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده، این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند، بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است. تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد، و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود. بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده، و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی، که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است. داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد، و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند، و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند. داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه،  وزارت آب، سازمان املاک، سازمان اطلاعات، سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد. اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد. داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان، که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد. فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود، و به ایران پناه آورده بود، توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد. در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند، و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد، و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد. او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت. داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد: من عدالت را دوست دارم، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم. یاد آنان گرامی. شاید ما ذره ای میهن پرستی را از آنان بیاموزیم.

نگرشهای نو به جهان

   پیش گفتار

      ما باید با جهان بینی وسیعتر،  تاریخ و حال و آینده را کل نگری کنیم و سپس،  نه مانند قرن گذشته که با جواب های بیشتر روبرو بودیم،  بلکه با سئوالهای بیشتر و تکنولوژی قرن 21 که توانایی بالا به ما می دهد ایده ها و نظرهای جدید ارائه دهیم و تا ادامه چرخه تغییرات که در  اینجا  گفته ام پیش رویم،  در نهایت جوابگوی ما به کنش ها و واکنش های قرن 21  می باشد.   قرن 21  در واقع قرن سنت گریزی است،  که خواه نا خواه ناگزیریم از سنت های  قرنهای قبلی عبور کنیم،  که این عبور برای ما اجبار خواهد بود.  من سعی می کنم از چالش های قرن 21  طی چند نوبت بنویسم،  البته این مقالات نظرات شخصی من است.  در وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،  نوشتم که دروغ های تاریخ مانند حمله اسکندر مقدونی و یا چنگیز مغول به ایران،  مورد سوء استفاده استعمار بوده،  و تا آنجا که توانسته دارایی ملتها را به یغما برده،  که مهمترین آن ضربات فرهنگی بوده.  و همچنین ایجاد ملل گوناگون در قاره کهن که با استفاده از این دروغها بوده و نیز تفرقه افکنی بین مردم.  در قرن 21  استعمار دیگر چون گذشته نیست استراتژی متفاوت و تاکتیک غیر قابل پیش بینی دارد.

     عزیزانی که وجود داشتن استعمار قرن 21  را قبول دارند،  در ادامه مقاله هم راهم شوند،  در غیر اینصورت وقت خود را تلف نکنند.  در ابتدا لازم است استعمار  قرن 21  را که استعمار نو می نویسم بشناسیم.  بنابراین گذری به سرمایه داری نو می اندازم،  تا قرن قبل تولیدات انبوه و با نیروی انبوه در کشورهای موج دوم که در  اینجا  نوشته ام انجام میشد،  و سرمایه ها نیز در همان ممالک موج دومی و از آن افرادی بود،  که کاملاً مشخص بودند و اینها و سازمان هایشان در خدمت دولت خود بودند.  و کار و شغل برای مردم موج دومیها بود و همه سرگرم خط مستقیم زندگی خود بودند،  و مردم کشورهایی که هنوز در موج اول دست و پا میزدند اسیر زندگی دایره ای خود بودند.  با پایان جنگ دوم جهانی و فروش سهام گروپ آلمان به همه مردم جهان،  شیوه جدید سرمایه داری آغاز گردید.  سرمایه داری فرا مرزی و یا فرا ملی،  ابتدا در بیست سال رشد کمی داشت و سپس به سرعت رشد کرد و اقتصاد جدید، بازار بورس های بزرگ و مهمی تشکیل شد.  در دهه آخر قرن گذشته که صدای پای قرن سنت گریزی 21  شنیده میشد،  جهان به دو بخش عمده تشکیل شد تولید کننده ها و مصرف کننده ها،  سرآمد تولید کننده ها لوازم و وسایل کشور چین شد، و سرآمد مصرف کننده ها ایالات متحده آمریکا.  تولید کننده ها خیلی سریع به رشد خوبی دست یافته،  و بازار بورس های خوبی هم پیدا کردند. بنظر شما ایران از کدام دسته کشورهاست؟.   

زبان رسمی علمی انگلیسی ــ  بسوی تمدن جدید

آیا برای رفتن به تمدن جدید،  زبان انگلیسی باید زبان رسمی علمی ایران شود؟

     در صورت داشتن تعصب الکی و پوشالی فوری از این وبلاگ خارج شوید،  این مقاله را فقط با اندیشه آینده بینی بخوانید و بررسی کنید.

توجه داشته باشید زبان انگلیسی نیز مانند بسیاری از زبان های دنیا ریشه در زبان تمدن جی دارد.         

    زبان  شیرین پارسی ،  از 1200 سال پیش، در سرزمین های وسیعی بعنوان زبان کاتبی و ادبی و یا رسمی بوده و کتاب های ادبی بسیاری به این زبان است،  بهمین جهت ما به آن بسیار میبالیم،  در خانه ای نیست که حداقل چندین جلد کتاب ادبی فارسی از قبیل شاهنامه،  سعدی و حافظ  و اشعار دیگر نباشد.  بیشترین گسترش زبان پارسی از زمان اشکانیان است که تا دور ترین نقاط در میان آریاییان و ملتهای ایران بزرگ رفت و یکنواختی ادبی خود را یافت.  در زمان سلسله هخامنشیان،  فراته داران که مرزبانان غرب ایران بودند،  سربازان اشکی یا اسکی گفته می شدند،  و سپس اشکانیان نامیدند،  نام اسکندر که در زبان فارسی بروی فرزندان میگذارند از این نام است.  حکومت اشکانیان، بیشترین دوره تاریخ را در ایران بزرگ داشتند،  حدود  550 سال  که به اشتباه یا دشمنی،  قسمت اولیه این دوره را به  سلوکی نسبت میدهند.  زبان  فارسی در دوره های بعد از اسلام، و اختراع کاغذ به اوج شکوفایی ادبی رسید ، و در نیمه اول قاجار،  لهجه تهرانی  پدیدار گشت که تاثیر آن لهجه تهرانی، در زبان و ادبیات فارسی تمام ایران کنونی کاملا  پیداست.  اگر در مورد مطالب فوق  سئوالی باشد انوش راوید آماده  پاسخگوئی است.  با پیدایش اینترنت و ماهواره،  یا در واقع دانش با تمامیت آن در جهان و پیدایش موج های نو،  زبان فارسی با این کار گزاران دانش موجود در تمام کشورهای فارسی زبان دیگر نمی تواند جواب خواسته های مردم را بدهد،  زیرا آنها نمی توانند راه کارهایی سازنده بیابند.

     از قرن های 8 تا 9 میلادی در تاریخ ایران زبان عربی زبان علمی بود،  و کتابهای بسیاری در آن قرون به آن زبان نوشته شد که موجود می باشند،  در همین زمان بود که ایرانیها برای خط عربی نقطه گذاردند تا آنرا برای مطالعه عموم آسان نمایند و بدین ترتیب خط فارسی ساخته و پرداخته شد.  اما انقلاب دانایی قرن 21 بشدت پیشرو است و دیگر نمی توان با افتخارات تاریخی و عظمت طلبی فرهنگی با جهان هماهنگ شد،  بدین جهت امروز نیازمند همسو شدن با جهان هستیم که لازم توسعه و تکامل است.  مخصوصا در رابطه با استفاده عمومی و گسترده از وسایل، تجهیزات و کتابهای علمی و فنی، و غیره که به زبان انگلیسی میباشند تقریباً همه حرفه ایها حتی کم سواد باید انگلیسی را علمی و تخصصی بدانند نه در اندازه یک گپ کوچک.  باید چکار کرد؟  انگلیسی  بیاموزیم،  یا بنشینیم و نظاره گر باشیم که دنیا بسرعت جلو میرود،  و ما از فنون جدید و دانش حداقل استفاده را میکنیم.  تصور کنید،  اگر از ابتدای ورود به مدرسه بچه ها با زبان انگلیسی درس بخوانند،  کتابهای درسی و داستانی به زبان انگلیسی باشد،  همه و کل آموزش انگلیسی باشد.  در این صورت و در تمام ایران بزرگ کسی هم پیدا نمیشود که بگوید:  چرا به  زبان محلی ما درس نخوانند؟،  و به راحتی 15 سال بعد از اولین سال تحصیلی میتوان، زبان انگلیسی را رسما زبان علمی این خاک پاک تاریخی اعلام کرد.  عقب افتادن از جهان دانش، عواقب وخیمی دارد چیزی که مهاتیر محمد رئیس دولت بسرعت جلو رفته مالزی می گوید:  که ایکاش از ابتدای کار زبان انگلیسی را رسمی اعلام می کردیم.  هماهنگی تاریخ و سال و روز هم در این میان مهم است،  میلادی جهانی و هجری و قمری که خود آن مسئله مهمی است،  و فعلا بقیه داستان را خود فرض کنید، البته خواهشا  بدون احساسات.

     استفاده از تکنولوژی های نو در همه زمینه لازم می باشد،  در غیر اینصورت بی هدف چرخیدن است،  مثلاً  فیلم های خوب ایرانی که بهترین داستان ها و عاطفه ها را دارند،  ولی در آنها چند نفر فقط حرف میزنند،  هیچ دانشی در آنها نیست،  خود ما بدلیل نداشتن تکنولوژی های نو در آن فیلمها به زحمت حاضر بدیدن آنهاییم،  ولی فیلم های خارجی،  با تکنیکشان هر چه بخواهند، به راحتی بخورد جهان میدهند.  همچنین بانکها، و ادارات و غیره و غیره همه فاقد دانشند،  با نگاهی ساده کاملا واضح و معلوم است،  صنایع همچنان محتاج خارج هستند و ابداعات و نو آوری ندارند.  در صورتیکه زبان انگلیسی  کامل و از ابتدا آموزش داده شود،  انقلاب دانایی قرن 21 و سنت گریزی از قرن 20 را همراه درک انگلیسی از علوم در پی خواهد داشت.  دشمنان تاریخی ایران با گفتن دروغهای تاریخی همیشه ایرانیان را شکست خورده، ونا توان و شکست پذیر، معرفی می کند،  دشمنان تاریخ نویس سعی دارند،  به ملت ایران زمین احساس حقارت دست دهد،  و عده ای نیز با سادگی عظمت طلبی رویایی دارند.  بیائید با دید علمی و دانش های نوین،  سرزمین و سرگذشت و گذشتگانمان را ببینیم،  انبوه اندیشمندان و شاعران که نشان از علم طلبی ایرانیان است قدر دانیم و با شجاعت و درایت به دنیایی نو وارد شویم.  بزودی امروز ما تاریخ می شود و آیندگان خواهند گفت،  چرا در ورود علم به تمام معنی آن کوتاهی کردید،  گذر از بینش قبلی سخت ولی مهم می باشد.

   پرسش از عموم:  آیا شما با این مقدار زبان فارسی یا ترکی یا عربی و غیره یا انگلیسی که می دانید،  می توانید یک مقاله علمی تکنولوژیکی بنویسید،  یا با درک لازم ترجمه نمایید؟

زبان فارسی با خط لاتین

      اولین ایرانی شجاعی که می دانست بشر رو به جلو حرکت می کند،  در تاریخ نویسایی برای خط عربی نقطه گذارد و آنرا جهت فهم و استفاده عموم آسان نمود،  البته مطابق معمول او با ذهن های فسیلی زمان خودش رو برو بود.  ولی آن خطی گردید که تا امروز گسترده ترین خط تاریخی است، و پایه های دانش با آن خط  فارسی بنا شده است.  و شاید اولین دلاوری هم که نستعلیق را خوش نوشت با دیده شک به او نگریستند،  ولی آن خط هم گران ترین ها گردید.  بدلیل گستردگی استفاده از خط لاتین در تجهیزات و دستگاه های مختلف فنی این قرن،  ایران بزرگ هم نیازمند داشتن خط لاتین است.  در جا های بسیاری زبان فارسی با خط لاتین یا همان خط انگلیسی می بینیم،  منجمله هنگام مکاتبات اینترنتی و یا موبایل، خیلی از مردم مشکل خواندن این قبیل خط یکدیگر را دارند،  چون همگان دارند زبان فارسی را خط زبان انگلیسی ولی با گویش یا لهجه فارسی می نویسند.  البته فینگلیش طبق دستور خط زبان انگلیسی درست شده است،  که در واقع بدرد فارسی نمی خورد.  در اینترنت جستجو کردم در این باره چیزی بیابم ولی هیچ نبود،  فقط عزیزانی بودند که بشدت نگران خط و زبان فارسی بودند که دارد بر اثر هجوم تکنولوژی از بین می رود.  همگی پیشنهاد مقابله با این وضع را داشتند،  جملگی در پندار نیکشان که یادگار تاریخ نیک است،  چنین بود که باید برای این فن آوری ها خط فارسی ساخته شود. 

      عزیزان، این یک واقعیت است که ما ایرانی ها از ژاپن و چین و هند و غیره در تبدیل خطوط برای استفاده گسترده از تکنولوژی بالاتر نیستیم،  آنها همگان الفبای زبان خودشان را با خط لاتین، علمی و فراگیر کرده اند،  و از نابسامانی نجات داده اند.  ما ایرانی ها با هوش تر و زرنگ تریم،  چرا زبان خود را با خط لاتین هماهنگ نکنیم.  غیر از استفاده گسترده از رایانه و تلفن همراه و این قبیل،  امروزه دستگاه های مختلفی مانند،  تراش، تزریق، دمنده، کوره و هزار ها غیره وارد ایران می شوند،  که همگی آنها ابزار دقیق با فن آوری قرن 21 دارند.  ما نیز به منظور برنامه نویسی ها و کد ها نیازمند خط لاتین برای زبان فارسی هستیم.  هم میهنان عزیز باید به جلو و آینده فکر کرد،  نباید در محدوده گذشته و حال گرفتار بود،  زبان انگلیسی می تواند زبان علم و دانش ایران باشد،  فارسی زبان ملی،  دیگر زبان های زیبای مختلف ایران بزرگ که دارای ارزش تاریخی بسیارند زبان مردمی.  برای ورود به آینده ای شکوفا و شاد و پویا باید واقعیت ها را درک کرد و با آنها کنار آمد و بستر نوین با دانایی قرن 21 ایجاد نمود.

      نمونه زیر پیشنهاد انوش راوید برای خط لاتین زبان فارسی است،  امید است ایران دوستان در جهت بهبود آن،  و  برای فراگیری ملی هم گام شوند.  قبلاً چند نمونه خط پیشنهادی لاتین دیده بودم که می بایست روی آنها و این پیشنهاد ماهرانه و استادانه کار شود تا مشکل های مختلف،  منجمله تداخل فکری سریع با انگلیسی هنگام نوشتن و یا تلفظ های مختلف فارسی ایجاد نگردد.  در خط فارسی بعضی کلمات مانند، اهتزاز که به سیصد شکل نوشته می شود،  و ده ها معنی دارد،  با این خط  این مشکل بر طرف می گردد.

 

آ

AA

الف

A

ب

B

پ

P

ت

T

ث

C

ج

J

چ

U

ح

H

خ

X

د

D

ذ

Z

ر

R

ز

Z

ژ

J

س

C

ش

S

ص

C

ض

Z

ط

T

ظ

Z

ع

E

غ

Q

ف

F

ق

Q

ک

K

گ

G

ل

L

م

M

ن

N

و

V

ه

H

ی

I

او

O

ء

E

 

 

 

aabadi

آبادی

aablimo

آبلیمو

aajil

آجیل

aabectn

آبستن

aacaisgah

آسایشگاه

aazadaneh

آزادانه

atbae

اتباع

aahngar

آهنگر

ahraz

احراز

ahath

احاطه

adea

ادعا

axtcar

اختصار

armqan

ارمغان

arz

ارز

actxr

استخر یا اصطخر

asarat

اشارت

afazl

افاضل

actqraz

استقراض

 Anhcar   

 انحصار

ampratori

امپراطوری

oraq

اوراق

anetaf

انعطاف

brjctgi

برجستگی

ahmalkar

اهمال کار

botri

بطری

baqban

باغبان

 froq

فروغ

tme

طمع

pocidh

پوسیده

prisan

پریشان

tcfih

تصفیه

piuidgi

پیچیدگی

tqvim

تقویم

tetil

تعطیل

jcart

جسارت

tlfz

تلفظ

ung 

چنگ

jel

جعل

eajz

عاجز

xosh

خوشه

Gzardn

گذاردن

eis

عیش

Zrr

ضرر

mtxcc

 متخصص

تمرین و تصحیح نمایید و ادامه دهید

mozaeik

موزائیک

 

کلیک کنید:  تاریخ ورود زبان عربی به ایران

کلیک کنید:  نقشه های شوم سرنوشت سازی

کلیک کنید:  اقامتگاه ها و جاده های تاریخی ایران

 

انرژی های نو در ایران

   پیش گفتار

      در ادامه مقاله زمین ما،  لازم دیدم نگاهی هم به انرژی های نو داشته باشم،  مقاله انرژی های نو را گسترش می دهم،  و سعی می کنم کارگاهی شود جهت آموزش برای چگونگی بهره برداری ساده و عمومی از انرژی های نو.  جهان بسرعت رشد می کند،  و نیاز بشر به انرژی روز افزون می شود،  در قرن سنت گریزی و موج های جدید نوشتم که آینده ای پویا و متفاوت در مقابل داریم،  و باید توانایی های علمی و کاری خود را به میدان بیاوریم.  بدین جهت عزیزانی که می توانند در این راه کمک باشند،  و شیوه های بهره برداری ساده و عمومی از انرژی های نو را می دانند،  خواهشاً بیاد زمین ما باشند،  هر گونه که می پندارند بهتر است،  سبک کاری پیاده نمایند،  تا نتیجه خوبی بگیریم.

   عکس تاریخی توربین های آبی بالا برنده آب،  در کل تاریخ از نیل تا اروند،  به تاریخ آب و آبداری مراجعه شود،  عکس شماره 4144.

انرژی باد

       تابش نور خورشید،  در عرض های مختلف کره زمین موجب تغییراتی در فشار و دمای هوا شده و باد به وجود می آید.  در مناطق گرمسیر، تابش نور خورشید سبب افزایش حرارت محیط می گردد،  و در مناطق قطبی افت درجه حرارت به وجود می آید.  اتمسفر کره به وسیله چرخش زمین حول محور خود که از قطبین زمین عبور می کند،  گرما را از مناطق گرمسیر به مناطق قطبی انتقال می دهد.  در مقیاس جهانی این جریانات اتمسفری به صورت یک عامل مهم انتقال گرما عمل می نماید.  علاوه بر عوامل فوق، عوامل دیگری مانند مشخصات توپوگرافی محل و تغییرات فصلی دما،  توزیع انرژی باد را تغییر می دهند.  برای مثال اختلاف ظرفیت گرمایی بین زمین و آب دریا در ساحل، ایجاد نسیم دریایی می کند،  و در دره ها، و کوهستان ها فرآیند مشابهی منجر به ایجاد باد های محلی می شود.

      انرژی بادی، مانند سایر منابع انرژی تجدید پذیر در نقاط مختلف کره زمین وجود دارد،  این انرژی قبل از انقلاب صنعتی به عنوان یک منبع انرژی مورد استفاده قرار می گرفت،  مانند بادبان کشتی ها و آسیاب بادی.   در طی انقلاب صنعتی سوخت های فسیلی به دلیل فراوانی، ارزانی و به ویژه قابلیت حمل بودن، جای انرژی بادی را گرفت.  بحران نفتی سال 1973 میلادی سبب شد تا دوباره به انرژی بادی فکر کنند،  و با طرح های هر روز نوین تر برق تولید کنند.  در سال های اخیر با نگرش های نو به جهان و مشکلات زیست محیطی و مسئله تغییر آب و هوای کره زمین، به سبب استفاده زیاد از حد انرژی های فسیلی، استفاده از انرژی بادی را افزایش داده است.  از سال 1975 میلادی پیشرفت های زیادی، در زمینه توربین های بادی مولد برق بدست آمده است.  در سال 1980 با اتصال توربین های بادی مولد برق به شبکه، اولین بازار چند مگاواتی انرژی بادی در کالیفرنیا بوجود آمد.  در پایان سال 1990، ظرفیت توربین های بادی مولد برق متصل به شبکه در جهان به حدود،   2000 مگا وات که با تولید سالانه به GWh 3200 رسید،  که تماما ًمربوط به آمریکا و دانمارک بوده است. در این زمان کشورهای هلند، آلمان، انگلستان، ایتالیا و هندوستان برنامه ملی خود را برای استفاده از انرژی بادی آغاز کردند.  به تدریج با پیشرفت فناوری، هزینه تولید انرژی با توربین های بادی کاهش یافته است، با این همه استفاده همه جانبه از سیستم های مولد برق بادی هنوز آغاز نشده است.

      در ایران برای بهره برداری از انرژی باد کارهایی صورت گرفته است،  توربین های باد ایران ساخت شرکت صبا نیرو می باشند،  که تنها کارخانه تولید و مونتاژ کننده تمامی قطعات توربین باد در ایران است،  در منجیل رودبار و بینالود نیشابور تعدادی توربین باد نصب و مورد بهره برداری قرار گرفته است.  این توربین ها به بلندای 40 تا 60 متر می باشند،  هر کدام می توانند 250 تا 660 کیلو وات کهربا تولید نمایند،  و فقط برای بهره برداری در شبکه برق و یا شهرک های صنعتی باشند.  البته هنوز بسیاری از مواد و لوازم لازم آن از خارج و به ویژه کشور دانمارک وارد می شود.  شرکت صبا نیرو وابسته به گرو صنعتی سدید می باشد کارخانه این شرکت در شهرک چاردانگه واقع در ابتدای جاده ساوه می باشد.

      یکی از کار برد های انرژی بادی پمپ کردن آب است،  در دهه 60-1950 که پمپ های موتوری به بازار عرضه شدند،  به سبب کاهش قیمت انرژی های فسیلی، کاهش ناگهانی در مورد استفاده از پمپ های بادی به وجود آمد.  در حال حاضر پمپ های بادی به طور عمده در چین، آفریقای جنوبی، آرژانتین و آمریکا به کار مشغولند.  پمپ های آب بادی به وسیله توربین های پُرپره کلاسیک با دور کم و ترک بالا کار می کنند.  به طور کلی در مورد استفاده از انرژی بادی، تأکید بر توربین های بادی مولد برق برای اتصال به شبکه خواهد بود، زیرا این کاربرد انرژی بادی می تواند، سهم مهمی در تأمین برق مصرفی جهان داشته باشد.  تخمین زده می شود در سال 2020 میلادی سهم انرژی جهان با قدرت مجموع، توربین های بادی GW 180 حدود TWh375 در سال باشد.  در قالب ضرورت های زیست محیطی، این سهم ممکن است در سال 2020 به حدود TWh 900 با قدرت،  مجموع توربین های بادی GW 470 افزایش یابد.  استعداد نهایی انرژی بادی به عنوان یک منبع انرژی دراز مدت،  تقریباً دو برابر مصرف انرژی فعلی جهان تخمین زده می شود.

    ذخیره کردن انرژی

      در مولد های بادی، باید روشی ابداع شود،  که انرژی تولید شده را در فواصلی از زمان که باد نمی وزد ذخیره کند، به عبارت دیگر جریان متغییر باد را به یک منبع ثابت و مداوم انرژی مبدل سازد.  در وضع فعلی، ذخیره کردن انرژی بادی از طریق استفاده از باتری های مخصوصی، که به تعداد زیاد به هم اتصال داده شده اند صورت می گیرد.  روش دیگر این است که نیروی برق تولید شده به وسیله آسیاب بادی،  برای تجزیه آب الکتریکی به دو جزء اکسیژن و هیدروژن و انبار کردن آنها به کار می رود.  مخلوطی از این دو گاز یک منبع انرژی هنگام احتراق است،  که می توان در هر موقع از آن استفاده کرد.  سرانجام ممکن است برق به دست آمده از نیروی باد را در مواقعی که مازاد بر مصرف باشد،  برای گرم کردن آب شوفاژ و یا حمام منازل به کار گرفت.

   انواع توربین های بادی:

   * توربین هایی، که دارای روتوری با محور قائم هستند.

   * توربین هایی، که دارای روتوری با محور افقی هستند.

عکس مزرعه باد و توربین های بادی،  عکس شماره 4142 .

   انتخاب توربین های بادی

    برای انتخاب توربین بادی در یک ناحیه،  لازم است مشخصات باد حداقل برای مدت 5 سال متوالی در دست باشد،  البته داشتن این اطلاعات برای سازنده آن به دلیل سرمایه زیاد راه اندازی مهم است.  برای انتخاب یک توربین بادی باید نکاتی مد نظر باشد،  از جمله،  برآورد مقدماتی قدرت توربین بادی مورد نیاز با دقت کافی، برآورد انرژی مورد نیاز و برآورد نهایی قیمت و نصب آن در محل.

   اجزای اصلی توربین های بادی

      چنانکه می دانیم، هر دو نوع توربین های بادی با محور افقی (HAWT) و توربین های بادی با محور عمودی (VAWT) نوع داریوس، با نیروی برای آیرو دینامیکی به حرکت درآمده و تولید انرژی می کنند. توربین های بادی با محور افقی معمولی ترین واحد هایی هستند که ساخته می شوند.  توربین های بادی با محور عمودی از نوع آسیاب های بادی قدیم برای آرد کردن غلات، اولین بار توسط ایرانیان حدود200 ق.م،  ساخته شده است.  دو نوع توربین های بادی فوق، از قسمت های زیر تشکیل شده است:

  1 ــ  روتور یا قسمت گردان شامل مجموع پره ها، شافت و توپی،

  2 ــ  سیستم محرکه شامل جعبه دنده، ژنراتور برق و مکانیزم ترمز،

  3 ــ  برج نگاهدارنده سیستم موتور،

  4 ــ  سیستم های کنترل و ایمنی،

  5 ــ  سایر قسمت ها شامل اتصال های برقی ، سازه ای و خدماتی،

    امروزه توربین های بادی، با توان kw 500-250 با قطر 35- 25 متر به طور تجاری، در دسترس است، توربین های بادی با محور افقی رو به جهت باد، برای تولید برق اغلب 2 یا 3 پره ای هستند.  توربین های با محور عمودی اغلب با دو پره ساخته می شوند.  پره ها را می توان از فایبر گلاس تقویت شده با پلی استر، چوب چند لایه، آلومینیم یا فولاد ساخت.  پره های از نوع فایبر گلاس تقویت شده با پلی استر سبک بوده، و نیروی وزن کمتری را بر یاتاقان ها وارد می کنند.  پره های چوبی چند لایه، به سبب مقاومت خوب چوب در مقابل خستگی امتحان خوبی داده اند.  بیشتر سازندگان توربین های بادی، با محور عمودی از پره های آلومینیومی تقویت شده استفاده می کنند. 

انرژی بیو گاز

      امروزه گاز های گوناگون و مفیدی برای سوخت، وجود دارند،  که بیش از سه نوع آن در جهان استفاده می شود،  که عبارتند از:  گاز مایع (ال.پی.جی) که مخلوطی از بخش‌ های پالایش شده نفت خام از قبیل پروپان، بوتان، پروپیلن و بوتیلن است.  این گاز به این دلیل که به آسانی به مایع تبدیل می شود، از آن برای سوخت سیلندر استفاده می شود.  نوع دوم،  گاز طبیعی،  که از دو منبع عمده منابع گاز مستقل و گاز همراه که حاصل از تفکیک نفت خام است،  تامین می شود.  نوع سوم،  بیوگاز است که در این نوشته آنرا بیشتر می نویسم.

      در سال های اخیر به دلیل مشکلات ناشی از وابستگی گسترده به نفت،  و محدودیت منابع تجاری انرژی، به استفاده از بیوگاز بیشتر توجه شده است.  بیوگاز بر اثر واکنش های تجزیه ای بی هوازی میکروارگانیسم های زنده،  که در محیط  مواد آلی وجود دارند تولید می شود.  از این قبیل محیط ها می توان به باتلاق ها و مرداب ها اشاره کرد،  و گازی که در این محیط ها تولید می شود،  گاز مرداب معروف است.  دلیل نام گذاری این گاز به بیوگاز این است، که بر اثر تجزیه بی هوازی مواد آلی و بیولوژیک به وسیله میکرو ارگانیسم های زنده تولید می شود.  بیوگاز مخلوطی از سه ترکیب به نام های متان، دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن است.  ترکیب عمده و قابل اشتعال بیوگاز، متان است که سهم بیشتر این گاز یعنی 60 تا70 درصد آن را شامل می شود.  گاز متان، گازی است بی رنگ و بی بو که اگر یک فوت مکعب آن بسوزد، 252 کیلو کالری انرژی حرارتی تولید می کند که در قیاس با سایر مواد سوختی، رقم قابل توجهی است.  دو ترکیب دیگر به ویژه سولفید هیدروژن که سهم آن ناچیز است،  و از ترکیب های سمی هستند.  از مزیت های مهم متان به دیگر سوخت ها این است که هنگام سوختن، گاز سمی و خطر ناک منو اکسید کربن تولید نمی کند،  بنابر این از آن می توان به عنوان سوخت ایمن و سالم در محیط خانه استفاده کرد.  همان طور که گفته شد، 60 تا70 درصد بیو گاز را گاز متان تشکیل می دهد،  این درصد بالای متان، بیوگاز را به عنوان منبع عالی و ممتاز انرژی های تجدید پذیر برای جانشینی گاز طبیعی، و دیگر سوخت های فسیلی قرار داده است.

       امروزه از بیوگاز در گرم کردن دیگ های بخار کارخانه ها، موتور ژنراتورها برای تولید برق، گرم کردن خانه ها و پخت و پز استفاده می شود.  استفاده از فناوری تولید بیوگاز در ایران تاکنون کار برد عمومی نیافته است،  و در مرحله آزمایشگاهی است،  در حالی که در کشور های اروپای غربی، جنوب شرقی آسیا و به ویژه چین و هندوستان این فناوری بسیار قابل توجه است، و این کشورها با بهره گیری از این فناوری نیاز خود را به سوخت بر طرف کرده اند.  سوئد یکی از بهترین مصرف کنندگان بیوگاز در صنعت حمل و نقل است،  و برنامه ریزی نموده اند تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۴۰ درصد از نیاز این کشور در بخش حمل و نقل از طریق بیوگاز تامین شود.  بر اساس این گزارش، هزینه تولید بیوگاز در سوئد از تولید بنزین با صرفه تر است،  زیرا تولید یک متر مکعب بیو گاز که شامل تولید، اصلاح و متراکم سازی است، ۵/۳ تا ۵/۴ کرون سوئد است،  که این مقدار، حدود ۷۰ درصد هزینه های جاری بنزین در سوئد است.  بررسی ها نشان می دهد در صورت استفاده از بیوگاز در صنعت حمل و نقل، میزان آلاینده دی اکسید کربن، که سبب افزایش گاز گلخانه ای جهان می شود،  تا حدود ۶۵ تا ۸۵ درصد کاهش می یابد.  باکتری های ویژه ای واکنش های تجزیه ای، و بی هوازی مواد آلی را به منظور تولید بیوگاز انجام می دهند،  این گروه باکتری ها قادر به شکستن و تجزیه مواد آلی پیچیده و ساده هستند،  که سرانجام به تولید بیوگاز منجر می شود.  اینها از باکتری های مزوفیل و تا حدودی گرما دوست هستند،  و در دمای 75 تا 100 درجه فارنهایت می توانند زندگی کنند.  تحقیقات نشان می دهد که بهترین دما برای رشد این گونه باکتری ها 95 درجه فارنهایت است،  در این دما باکتری ها بیشترین فعالیت آنزیمی را برای تجزیه موادآلی و تولید بیوگاز دارند.  با توجه به این موضوع در فصل زمستان که هوا سرد است،  تولید بیوگاز در مرداب ها و باتلاق ها متوقف می شود.  از شرایط مطلوب دیگر برای تولید بیوگاز، قلیایی بودن (PH=7-8) محیط واکنش است.  تجزیه و تبدیل فضولات و مواد گندیده آلی که می تواند محصول حیوانات اهلی و یا گیاهان باشد، به وسیله باکتری ها در دو مرحله به بیوگاز و بیوماس تبدیل می شود.

     از بیو گاز استفاده های فراوانی می توان کرد، و از بیوماس هم به عنوان کود آلی می توان بهره برد،  در مرحله نخست این واکنش بیولوژیک، باکتری های بی هوازی مواد آلی گندیده را، به اسید های آلی تبدیل می کنند. در مرحله دوم، گروه دیگری از باکتری ها اسید های آلی به وجود آمده را تجزیه می کنند، که در نتیجه آن بیوگاز که بخش عمده آن متان است، تولید می شود.  در مناطق روستایی، و مجتمع های کشاورزی و دامپروری و کشتارگاهی،  برای تولید بیوگاز می توان اقدام به ساخت دستگاه بیوگاز کرد،  که ساخت آن بسیار آسان و از بخش های زیر تشکیل شده است:

   تانک تخمیر ــ  تانک تخمیر،  بخش اصلی دستگاه بیوگاز است،  معمولاً به شکل استوانه و از جنس آجر و یا بتون ساخته می شود.  این تانک را می توان یا به صورت کامل درون زمین و یا بخشی از آن را در روی زمین ساخت.  مواد زاید آلی پس از ورود به تانک به مدت یک تا دو ماه در آن نگهداری می شوند.  در طول این مدت، مواد زاید آلی درشرایط بی هوازی و براثر فعالیت باکتری ها تجزیه می شوند.  نتیجه این تجزیه، تولید بیوگاز و مقداری بیوماس است،  که با تخلیه مرتب بیوماس و اضافه کردن مواد زاید جدید در تمام روزهای سال می تواند ادامه داشته باشد.

    محفظه گاز ــ  این محفظه به صورت سرپوشی شناور یا ثابت،  از جنس فلزی یا بتونی در روی بخش فوقانی تانک تخمیر، قرار می گیرد.  گاز های تولیدی در تانک تخمیر در بخش زیر این سرپوش جمع می شود،  که از طریق لوله کشی می توان آن را به نقطه مصرف انتقال داد.  نکته مهم در باره این محفظه این است،  که از افزایش فشار گاز در این محفظه جلوگیری شود.  بنابر این با نصب فشار سنج در این محفظه می توان فشار گاز را کنترل کرد. 

      لوله های ورودی و خروجی:  هدف از لوله های ورودی و خروجی در دستگاه بیوگاز، ورود مواد خام و تخلیه بیوماس از تانک تخمیر است.  جنس لوله ها را می توان از نوع پلاستیکی یا بتونی انتخاب کرد.  در مناطق روستایی هر خانوار می تواند،  به طور انفرادی یک دستگاه بیوگاز داشته باشد، و یا چند خانوار ساکن در کنار هم می توانند به طور اشتراکی یک دستگاه بیوگاز بسازند.  براساس محاسبات انجام شده،  کود حاصل از سه راس گاو و یا چند راس گوسفند،  پاسخ گوی تولید گاز مصرفی هر خانوار در طول سال است.  که این میزان تولید گاز، حدود 500 لیتر به ازای هر کیلو گرم فضولات تجزیه شده است.  بهره برداری و نگهداری از دستگاه بیوگاز به مهارت خاصی نیاز ندارد، و هرکس به راحتی می تواند از آن استفاده کند.  با توجه به موارد یاد شده، لزوم برنامه ریزی برای گسترش منابع انرژی غیر نفتی،  و استفاده از انرژی های نو در کشورمان به خوبی احساس می شود.  با انجام مطالعات و تحقیقات و مشارکت در ساخت دستگاه های بیوگاز در مناطق روستایی،  می توان در مصرف سوخت های نفتی به شدت صرفه جویی کرد.  در یک نتیجه گیری کلی استفاده از بیوگاز در زندگی روزمره می تواند، فایده های زیر را به دنبال داشته باشد:

  بیوگاز به عنوان یک منبع انرژی محلی و تجدید شونده؛

  بهبود وضعیت ایمنی صنعتی و خانگی، همچنین سودآور بودن آن؛

  بهبود وضعیت کیفیت هوا و کاهش بوهای نامطبوع؛

  کاهش انتشارگاز های گلخانه ای دشمن لایه ازون؛

  رشد اقتصادی و تضمین منبع انرژی؛

 جمع آوری مواد زاید و حیوانی در یک نقطه و جلوگیری از پراکندگی آنها در محیط اطراف؛

 استفاده از بیوماس تولیدی به عنوان کود سالم و مطمئن در کشاورزی؛

انرژی خیزآب

     یکی از مهمترین منابع انرژی ایران در تنگه هرمز قرار گرفته است،  با ساخت ماری بزرگ و شناور روی آب،  براحتی می توان از انرژی جزر و مد دریا که در خلیج فارس بسیار با شدت جریان دارد بهره برد.  در گذشته ها و زمان کشتی های بادبانی از این انرژی به خوبی استفاده می شد،  در داستان های تاریخی ایرانی توضیح داده ام.

انرژی آبشارها

  در کوهستان های ایران آبشار های زیادی وجود دارد،  با نصب توربینی در آنجا می تواند،  به نسبت قدرت آبشار و نیاز کهربا تولید کرد.

عکس نمونه برگه های انرژی خورشیدی،  عکس شماره 4143 .

انرژی خورشیدی

    این انرژی بی پایان و سالم ایران بزرگ و قاره کهن می باشد،  که براحتی می توان در بخش های صنعتی و خانگی از آن بهره برد.  البته ما ایرانی ها باید برای کیفیت برگه های خورشیدی بویژه با استفاده از تکنولوژی های نانو بهره برده و تولید آنرا ارزان و سبک نماییم.

عکس یک نیروگاه خورشیدی،  عکس شماره 3132 .

تصفیه  دو زیستی  فاضلاب برای این تصفیه خانه

          در نیم قرن گذشته فرآیند تصفیه طبیعی فاضلآب توسعه پیدا کرده،  و در شبکه های قابل کنترل تصفیه به کار گرفته شده است.  این فرآیند که به تصفیه در استخر تثبیت لجن موسوم است،  در تمام جهان و با انواع ابتکارات برای شرایط جغرافیایی و شهری و صنعتی حاوی مواد آلی استفاده می شود.  بعضی از سیستم های تصفیه در استخر تثبیت لجن نادرست طراحی شده، که از خود خصوصیات نا مطلوبی نشان میدهند.  با اندکی تغییرات قابلیت خود را بدست می آورند.  عموماً این روش کارایی خوبی نشان داده.  در سی سال گذشته ابداعاتی از انرژی صفر تا کم استفاده شده.  روش هایی موسوم به Accel-o-Fac    و  Aero-Fac   که سرمایه گذاری کم،  مصرف انرژی پایین و هزینه نگهداری اندک داشته،  قادر به عرضه پسآب تصفیه شده بسیار مرغوب هستند.  ظاهراً  بیولوژی این فرآیندها بسیار پیچیده و بغرنج می نماید،  ولی طراحی سیستم نسبتاً صریح و روشن است،  که این باعث هزینه کمتر از دیگر طراحی ها می باشد.  در بیولوژی طبیعی، مواد آلی توسط ارگانیسم زیستی باکتری تجزیه میشود.  که سه مرحله اصلی وابسته به دیگری برای غذا و رشد داردند.  ابتدا با دمای و زمان مشخص، مواد و زرات جامد  فاضلآب توسط باکتری های هوازی وابسته به اکسیژن و مواد آلی محلول در پسآب هضم می شوند.  و مواد آلی محلول آزاد شده و از طریق فعالیت در حوضچه بی هوازی توسط باکتری های نا همجنس دوست (هتروفیلیک) مورد استفاده قرار می گیرند،  و به  co2 و باکتری های جدید تبدیل میشوند.  تنفس هوازی مواد آلی را به مواد سلولی جدید و  co2 تبدیل می کند،  سپس در اختیار فتوسنتز جلبکی قرار می گیرد.  جلبکها که منبع اصلی اکسیژن در سلول فرآورنده هستند،  از طریق فتو سنتز اکسیژن را به شکل محصول پسمانده تولید می کنند،  که این پس از نمک های معدنی و co2  منبع غذایی آنها میشود.  مواد جامد آلی که در کف حوضچه اولیه بی هوازی ته نشین میشوند،  ابتدا از طریق فرآیند تخمیر متان توسط باکتریها بی هوازی و فرآیند تعفن توسط باکتری های طبیعی هضم میشوند.  باکتری های طبیعی که در لایه نازکی درست در بالای ناحیه لجن بی هوازی اقامت دارند،  مواد آلی مرکب تر را به مولکول های ساده تر نوعاً اسید های آلی تبدیل می کنند،  که به عنوان منبع غذایی باکتری های بی هوازی مورد استفاده قرار می گیرند.  اینها نیز اسید های آلی را به  CH , CO2 , NH3 , H2S تبدیل می کنند.  در طرح این تصفیه خانه،  ابتدا فاضلآب توسط کانالی که در آن کلیه مراحل آشغال گیری و دانه های شن و ذرات چربی گیری انجام میشود،  عبور کرده، و بعد از اعمال فوق فاضلآب را توسط پمپ به دو حوضچه هوادهی انتقال داده،  در حوض های هوادهی 2 میلیگرم در لیتر اکسیژن ضروریست،  و 6 تا 8 ساعت و یا بیشتر بطور دائم هوادهی و بر هم زده می شود،  تا توده بیو لوژیکی به حالت تعلیق باقی بماند.  سر ریز مخلوط حوض های هوادهی را به دو حوض ته نشینی قیفی شکل نهایی انتقال داده،  تا توده باکتری جدید در آن ته نشین شود، زمان ماند کلی لازم برای این مرحله 4 تا 6 ساعت است.  آب سر ریز ته نشینی نهایی به قسمت کلر زنی جهت ماند 30 دقیقه ضد عفونی،  و سپس برای مصرف به مزرعه آزولا و نی هدایت می شود.  لجن فعال ته نشینی بنا به نیاز سیستم توسط پمپ قسمت هایی به هوادهی و به تانک هاضم لجن و بستر لجن هدایت میشود.  لجن انتقال داده شده به تانک هاضم لجن که کاملاً بسته میباشد، بعد از زمان ماند مناسب به بستر لجن منتقل میشود،  لجن آن گرفته میشود،  و پسآب باقی مانده ته بستر به ابتدای سیستم منتقل میشود،  تا باکتری های آن جهت بی هوازی استفاده شود.  سر ریز تانک هاضم لجن به هوادهی میریزد.  بیو گاز حاصل شده در تانک هاضم جهت استفاده به مخزن گاز میرود.

عکس یک تصفیه خانه فاضلاب مدرن امروزی در سال 6998 آریایی میترایی،  عکس شماره 7520.

کلیک کنید:  سکو های نفتی

کلیک کنید:  طرح نانو منسوج

کلیک کنید:  مکتب عرفان و شعر

 

تاریخچه و انواع سکوهای دریایی

   پیش گفتار

     از اواسط قرن 20 در ادامه تاریخ نفت ایران،  سکوی نفتی هم وارد تاریخ ایران شد،  بنابر این در وبلاگ انوش راوید جای دارد.  در این پست فعلاً مختصری می نویسم،  که از اینترنت گرفته ام،   و بزودی با تحقیقات جدید بازنویسی می کنم.

   توجه:  این صفحه ضمیمه تاریخ نفت ایران می باشد،  جهت پیگیری به اینجا مراجعه شود. 

   سکوهای اولیه

   سکو های چوبی ــ  احتمالا اولین تلاش جهت دستیابی به نفت بستر دریا،  در کالیفرنیا و حدود سال 1900 میلادی به ثمر رسید،  که چاه های نفت از روی اسکله ای متصل به ساحل و به فاصله 500 متر از ساحل حفر گردید. در سال 1909 در دریاچه  فری در  کادوپاریش لا،  با استفاده از شمع های چوبی و دکل های حفاری چوبی،  سکویی چوبی ساخته شد،  و از روی آن چاه هایی حفر گردید.  بدین ترتیب اتصال سکو به ساحل از بین رفت،  و سکو با استفاده از شمع در دریا احداث گردید.  در سال 1920 یک سکوی چوبی در آب های کم عمق دریاچه  ماراسی بیو واقع در ونزوئلا ساخته شد،  و از روی آن عملیات حفاری انجام پذیرفت.  البته از آنجایی که شدت امواج در این دریاچه به مراتب کمتر از دریا می باشد،  نمیتوان آن را سکوی دریایی قلمداد نمود.  در سال 1930 در جنوب لوئیزیانا،  از روی یک سکوی چوبی،  که کانالی در کنار آن جهت استفاده از سرویس بارجها،  و قایقها جهت حمل و نقل احداث شده بود،  حفاری صورت گرفت.  ایجاد سکو های چوبی با استفاده از شمع های چوبی همچنان ادامه یافت،  به نحوی که در سال 1933 سکویی در اعماق 7/3 متری آب،  و به فاصله یک کیلومتری از ساحل احداث گردید.  در سال 1937 شرکت،  برون اندروت آمریکایی در فاصله 6/1 کیلومتری از ساحل،  یک سکوی چوبی در عمق 3/4 متری احداث نمود.  عملیات احداث سکو های چوبی تا سال 1940 ادامه یافت،  و پس از آن به علت شروع جنگ جهانی دوم  گسترش عملیات معلق گردید.

   سکو های فولادی ــ  در زمان جنگ جهانی دوم،  و پس از آن به دلیل نیاز های جنگ،  صنایع فولاد پیشرفت شایان توجهی نمود،  و پس از پایان جنگ سازه های فولادی از جمله سکو های فولادی رواج یافتند.  اولین سکوی فولادی در سال 1946 میلادی،  در عمق 3/4 متری ساخته شد،  شایان ذکر است که جهت احداث این سکو 238 شمع به کار رفت.  اولین سکوی فولادی از نوع شابلونی،  با روش ساخت کنونی (یعنی ساخت در ساحل و پس از حمل نصب در محل)،  در سال 1947 در آب های خلیج مکزیک ساخته شد،  که این سکو در 29 کیلومتری از ساحل و در عمق 1/6متری نصب گردید.  سپس یک سکوی دیگر از این نوع در عمق 2/15 متری احداث شد،  و بدین ترتیب یک صنعت جدید متولد گردید.

      در طول دوره پیشرفت سکو سازی به موازات پیشرفت صنایع فولاد،  به مرور قطر شمع ها بزرگتر گردیده،  و از تعداد آنها کاسته شد،  و روش های اجرایی بهبود یافت.  در سال 1949 ده سکو در خلیج مکزیک احداث گردید،  که در اثر نیروی امواج طوفانی این سکوها یا کاملا  از بین رفت،  و یا صدمه کلی بر آنها وارد آمد.  در سال 1955 برای اولین بار با ساخت سکویی به طور کامل،  در ساحل  و حمل توسط بارج و نصب به  وسیله بارج های جرثقیل دار عظیم درعمق 5/30 متری،  ساخت سکو های بلند تر رواج یافت و روز به روز بر ابعاد سکوها افزوده گردید.  سکوها در اعماق بیشتر و به فاصله دورتر از ساحل نصب شدند.

      در سال 1976 کمپانی نفتی شل اعلام کرد،  که بلند ترین سکوی نفتی دنیا را در آب های خلیج مکزیک نصب خواهد کرد.  این سکو کامل و مجهز به تمامی تجهیزات،  منجمله دکل حفاری مخازن، گل حفاری، محل اقامت افراد، وسایل تولید و غیره... بود.  نام این سکو کونیاک گذارده شد،  و در فاصله 160 کیلومتری جنوب شرقی ایالت لوئیزیانا و حدود 15 کیلومتری دهانه می سی سی پی،  در عمق 9/310 متری نصب گردید،  که حدود 9/22 متر سکو نیز (علاوه بر عمق آب)،  از آب بیرون بود.  این سکو دارای 24 شمع با قطر خارجی 122 سانتیمتر،  و ضخامت جداره شمع ماکزیمم برابر 35/6 سانتیمتر بود،  که وزن کلی سکو بالغ بر 53500 تن متریک می باشد،  و برای موج به ارتفاع 9/22 متر و پریود 12 ثانیه و سرعت باد معادل 150 مایل در ساعت، و زلزله خطی 0/2G  و در حالت پلاستیک0/4G  طراحی گردیده است، مدل کامپیوتری این سکو شامل 700 گروه و 2000عضو میباشد،  کمپانی شل و 14 کمپانی دیگر در این کار شرکت داشتند،  که هزینه آن بالغ بر 250  میلیون دلار گردید.

      در حال حاضر بلند ترین  سکوی ثابت شابلونی در عمق 5/315 متری در خلیج مکزیک نصب گردیده،  و سکو های عظیم از نوع ثابت وزنی  بتونی در دریای شمال احداث گردیده است،  و برای اعماق خیلی زیاد از سکو های شناور و سکو های  پایه کششی استفاده میگردد.  در سال 1984 میلادی در اعماق 6/609 متری، به وسیله شرکت  بکتل یک سکوی پایه کششی نصب گردید.  همانگونه که تشریح گردید،  در روند تکاملی ساخت سکوها از آنجایی که مسائل نفتی، سیاسی و بعضا نظامی (از جمله سکوی رادار تکزاس)،  مطرح بوده،  شتاب زیادی به چشم میخورد و این صنعت که میتوان گفت حدود 50 سال قدمت دارد،  مراحل پیشرفت زیادی را پشت سر نهاده است.  به موازات پیشرفت سکو های فوق الذکر سکوهای حفاری مانند:  سکوهای  خود بالابر و غوطه ور و نیمه غوطه ور،  نیز مراحل تکاملی خود را طی نموده اند.

template platform  -- 1               ،         shell co  -- 2

3 --  template fixed platform      ،    4 --   gravity platform

tension leg  --  5    platform        ،        6  --  bechtel

jack up   --  7       ،    8  --   submersible  ،  semi-submersible --  9

  سکو های ثابت

 سکو های ثابت نوع  شابلونی ــ  این نوع سکو معمولا در آب های کم عمق تر نصب میگردد،  و البته امروزه از این نوع در اعماق 5/315 متری نیز نصب شده است،  ولی معمولا بیشتر تا عمقی حدود 100 متر از آنها استفاده میگردد.  نام گذاری این سکو بدین سبب میباشد،  که از پایه های سکو،  به عنوان هادی جهت نصب شمع ها استفاده میشود،  (شمع ها از داخل پایه سکو یا از خارج و متصل به پایه سکو کوبیده میشوند)،  اصطلاحا به آنها سکوی جاکت نیز گفته می شود،  این سکو شامل قسمت های زیر می باشد:

   1 ــ  جاکت یا یک قاب فضایی،  که جهت سرویس دادن در نصب شمع ها،  و به عنوان  مهاری های جانبی برای شمع ها طراحی گردیده اند.

   2 ــ  شمع ها که منتقل کننده بار افقی و عمودی دائمی به کف دریا میباشند.

   3 ــ  روسازه که شامل خرپا های فضایی و عرشه های ضروری جهت تحمل بار های بهره برداری،  و دیگر بارها می باشد.

      قسمت اعظم این نوع سکوها در دنیا (حدود 60% کل این سکوها)،  در خلیج مکزیک واقع می باشند،  که بلند ترین سکو از این نوع در عمق 5/315 متری در آب های خلیج مکزیک نصب گردیده است.  از این نوع سکو علاوه بر خلیج مکزیک،  در دریاچه ماراسی بیو، خلیج فارس، آفریقا، علی الخصوص نیجریه و سواحل کالیفرنیا استفاده می گردد.  نصب سکوی ثابت از سال 1955 در خلیج فارس متداول گردید،  و در سال 1964 اولین سکوی ثابت در آب های ایران نصب گردید.  هم اکنون حدود 135 سکوی ثابت نوع شابلونی در آب های ایران در خلیج فارس و متعلق به ایران وجود دارد.  سکو هایی که در خلیج فارس نصب میشوند،  در مقایسه با سکو های خلیج مکزیک در مقابله با امواج و طوفان های ضعیف تری طراحی می گردند.  در سواحل کالیفرنیا عامل تعیین کننده ابعاد سکوها زلزله می باشد،  نه امواج ناشی از طوفان در دریا.

      در آلاسکا فشار های ناشی از یخ به ضخامت 2/1 الی 8/1 متری وارده بر سکو،  به مراتب بحرانی تر از نیرو های ناشی از زلزله و امواج ناشی از طوفان می باشد.  این نیروها به حدی زیاد است،  که سکوی ثابت از نوع شابلونی برای این منطقه جوابگو نبوده،  و مناسب نمی باشد.  به همین دلیل از نوع سکوی تراز شونده،  و یا سکوی تک پایه مونوپاد استفاده می گردد.  سکو های ثابت دریایی اصولا از مزیت خاصی برخوردارند،  زیرا هزینه نصب آنها نسبتا پایین و سکو های پایداری می باشند،  که در خارج از سطح آب بدون ایجاد حرکت مهمی میتواند، عملیات حفاری و تولید و دیگر کارها مانند بر روی آنها انجام گیرد.  در خلیج مکزیک قابل دسترس بودن وسایل ساخت و سولت حمل و نصب بر رونق سکوهای ثابت دریایی در آن منطقه افزوده است.

tamplate - 1  ، 2 -  jacket  ، 3 -  lateral bracing ، 4 -  super structure

   سکوی حفاری خود بالابر ــ    jack up rig  سکو هایی هستند،  که بر روی آب شناورند و تا محلی که باید جهت حفاری یا کار های دیگر عمل کنند،  بر روی آب مانند کشتی حرکت مینمایند.  پس از استقرار در محل حفاری با جک های پنوماتیک - هیدرولیک یا الکتریک پایه های سکو تا کف دریا پایین رانده میشوند،  و بعد سطح عرشه را به سمت بالا تا ارتفاعی که لازم است،  بالا  برده تا از اثرات موج مصون بماند،  و یا ارتفاع لازم  جهت حفاری را کسب نماید.  سکوی خود بالابر در مواقع اسقرار در محل پایداری زیادی دارد،  و میتواند عملیات حفاری حتی تا اعماق 140 متری از روی آن انجام گیرد،  ولی معمولا برای اعماق 15 الی 100 متر از آن استفاده میگردد.

      بر روی این سکو محل اسکان پرسنل،  محل فرود هلیکوپتر، دکل حفاری، جرثقیل، قایق نجات،  و دیگر وسایل ضروری تعبیه میگردد.  شایان ذکر است که دولت ایران در سال 1363 هـ.خ،  یک دستگاه سکوی حفاری خود بالا بر از شرکت هیتاچی ژاپن خریداری کرد،  که این دستگاه با حدود 8300 تن وزن خالص و مساحت 4000 متر مربع و با پایه های قابل نصب تا عمق 93 متری قابلیت حفاری تا عمق 6100 متری را دارا می باشد.  این دستگاه دارای امکانات لازم از قبیل خوابگاه های متعدد، نماز خانه، رستوران، سالن کنفرانس، باشگاه، بهداری، محل فرود هلیکوپتر، و دیگر امکانات فنی جهت حفاری میباشد،  و مجموعا امکانات زندگی جهت حدود یکصد نفر را دارا می باشد،  که دولت ایران علاوه بر این سکو،  یک سکوی خود بالابر دیگر به نام شهید مدرس را دارا می باشد.

عکس سکوی نفتی،  عکس شماره 4349 .


اصالت قوم های ایرانی

      یک پرسش طولانی با مضمون متفاوت برایم رسید،  البته این اولین بار نیست که چنین پرسشی می شود،  از آنجا که می بینم دغدغه خیلی از جوانان عزیز ایران است،  لازم دیدم پاسخ مفصل و ادامه داری بدهم.  چند ماه پیش دختر عموی من،  که دو رگه آلمانی ایرانی است،  و در آلمان بزرگ شده،  با حالت نگران و استرس تلفنی از آلمان،  از من پرسید:  انوش جان من هیچی از اجدادم نمی دونم،  بمن بگو اصالت ایرانی من چیست؟  همچنین می بینم در تلویزیون های مختلف فارسی زبان،  که از خارج از ایران پخش می شوند،  جوانان خیلی دنبال اصل و نسب و ایرانی بودن خود می گردند،  و جویای ریشه ای هستند.  البته این وضع تحلیل و دلیل در 35 سال گذشته ایران دارد.

ـــــــــــــــــ عین نامه رسیده:

پرسش و رفع ابهام

   با سلام و درود فراوان و خسته نباشید جانانه،  واقعن دست مریزاد زنده باشید.  دو هفته قبل سوالی درباره آذربایجان و تاریخش داشتم،  مثل اینکه آپ نشده،  لاجرم دوباره می گم . قبلن از توجه و پاسختون سپاسگزارم.

   طی مطالعه در بلاگ حماسی و پارتیزانه شما،  به این موضوع برخوردم که جناب اقای راوید گرانقدر فرموده بودند،  نسبت ساکنان کنونی آذربایجان از اقوام مهاجر شمال شرقی دریای خزر هستند!  این یعنی آذربایجانی ها اصالت ایرانی ندارند؟!!؟  من خودم اصالت آذری دارم و زبان مادریم ترکیه .

   این رو می دونم که از نظر چهره و ژنتیک نه خودم نه فامیل هام، نه هیچ کدام از مردم آذربایجان، ( اصالتن از شهرستان .... آذربایجان شرقی هستم،  ولی متولد تهران می باشم.)  تا جایی که میدونم شباهتی به مردمان ناحیه شرق دریای خزر نداریم،  که اونها معمولن شبیهه نژاد زرد و چشم بادامی هستند،  البته به ندرت در بین آذری ها افرادی که ترکیبی از چشم بادامی و ادمهای شبیه خودمون رو دیدم، شاید از هر 5000 نفز 1 نفر،  اما میدونم زبانه خیلى از اقوام شرق دریاى خزر،  نوعی از زبان ترکیه.  بیشتر مردم فکر میکنن چون زبان مردم آذربایجان ترکیه، پس از نژاد مغول یا ترکمن ... هستند!  چیزی که برای خود منم سوال بود،  از دوران راهنمایی و یجوری خودم رو ایرانیه کامل نمیدونستم.  مثلن یه همکاره افغانی داشتم،  دم از افتخار فارس بودنش میزد،  و به من میگفت شما که زبونتون ترکیه!  پس شما هم ایرانی نیستین !!

   به شخصه مونده بودم اصالتم، زبانم کجاییه !؟  و این موضوع سالها دغدغه من بود،  و میدونم خیلی از هموطنای آذری زبانم،  که چهره و ژنتیک ایرانی دارن اما با زبان ترکی، این دغدغه اونها هم هست!  و حق هم دارن.!!  تا اینکه خودم رو اینطور اروم کردم،  که زبانه ما در طی گذر زمان دستخوش تغییر شده،  و از پارسی به ترکی تغییر کرده است!!

   مثالشم این طور میزدم،  مثلن افغانی هایی که کاملن واضح و تابلو چهره و ژنشون از نژاده زرد و مغولیه !!

چطور شده که زبون مادریشون فارسیه!؟  اینجا بود که تقریبن مطمعن شده بودم،  یک همچین حالتی هم براى ما آذربایجانی ها پیش اومده باشة.  که زبان مادریمون تغییر کرده باشه،  مثل افغانی های چشم بادامی،  منتها بطور بر عکس افغانی ها !!

   . . . چون فهمیده بودم که زبان مادری در طی زمان میتونه تغییر کنه و این موضوع شدنی است،  به دوستام و خانواده و فامیل هم مطرح میکردم،  چیزی که فهمیده بودم و مثال افغانی ها رو که میزدم،  قبول میکردن...!

   کم کم کنجکاویم به چگونگیه این تغییر زبان جلب شد،  و از افراده سن و سالدار فامیل و... مخصوصن مادر بزرگم سوال میکردم دیدم،  که مادر بزرگم یه کلماتی رو بیان میکنه،  از بچه گیاش که وقتی دقت میکنی!!  ترکی نیست و فارسیه !! اما مادر بزرگ فارسی بلد نیست'  با اصرار به خاطرات کوچیک بودنش برگشت،  و دیدم که میگه یه جور زبان رو حرف میزدن که اسمش زبان "شادیانی "است.  ظاهرن اسم طایفه هم بوده،  زبان "شادیانی" فارسیه با گویش و لهجه عجیب!  شاید مثل لری!! مادر بزرگ چند نفر از فامیل رو اسم برد،  که به این زبان بلدن حرف بزنن،  من سر فرصت میخام باهاشون صحبت کنم.

   . . . استادان گرامی،  خدا خانواده محترمتون رو براتون مگه داره،  مادر بزرگ من رو هم 100 سال دیگه سایش بالا سرم باشه،  الان مادربزرگ نزدیک به 100 سالشه،  و میگه در کودکی زبان شادیانی بین خودشون رواج داشت،  العان انگشت شمار کسانی بلد هستند،  طبق اماری که مادر بزرگ به من داده .

   استاد جدا از این،  چون پیگیر بودم،  چند وقت پیش تو نت به کتاب استاد شادروان احمد کسروی برخوردم،  که در باره زبان و گویش مردم آذربایگان هست،  بی شک شما میدونید،  که شادروان استاد احمد کسروی 80 سال پیش طی تحقیق از مردم در آذربایگان،  پی به این موضوع برد،  که زبان اصلی مردم آذربایگان ترکی نبوده،  و پرده از راز های چگونگی تغییر کردن زبان برداشت،  البته هنوز من کتاب رو نخوندم.  تا چند هفته پیش هم اطلاعی از بودن این کتاب نداشتم،  خیلی خوشحالم که حدسی کة منم درباره تغییر زبانم داشتم،  شادروان احمد کسروی هم داشت،  لابد دغدغه ایشان هم بود!.

     و اما سوال؟؟؟

     استاد ایا شما با توجه به این موضوع که اطلاع دارید،  زبان مردم آذربایگان تغییر کرده و زبان اصلیشون پارسی است،  قبلن تو قسمتی از وبلاگتون فرمودین که نژاد مردم آذربایگان، ایرانی نیست و از مهاجران شرق دریای خزر هستن؟؟!  یا اینکه چیز دیگه ای هست..؟!؟  مثلن طبق آزمایشات ژنتیک، که صورت گرفته مشخص شده آذربایجانی ها نسب ایرانی ندارند؟!؟

     لطفن بفرمایید کدوم نظریه درسته،  فقط زبان در اذربایگان تغییر کرده و از پارسی به ترکی برگشته؟  یا زبان ترکی زبان اصلیه ما اذری ها است.  اما مثلن زبان "شادیانی که مادر بزرگم و طایفه شادیان به آن آشنا بوده اند،  برای انها زبانی فرعی بوده،  و مثلن انها هم به مانند ما که از کودکی هم ترکی و هم فارسی را با هم یاد گرفته ایم، آنها هم در کنار زبان ترکی، زبان شادیانی که گونه ای از گویش پارسی است را هم اموخته بودند.؟؟؟!

      با سپاس فراوان از اساتید بهترین وبلاگ در بین تمام وبلاگ های پارسی زبان.

ــــــــــــــ  پایان نامه ـــــــــــــــ

   پاسخ انوش راوید:  با درود و سپاس از توجه شما،  پاسخ شما را داده بودیم،  در یکی دو آخرین پرسش و پاسخ های وبلاگ گفتمان تاریخ است در:  http://cae.blogfa.com

تاکنون چنین چیزی را نگفتم، ((نسبه ساکنان کنونیه آذربایجان از اقوام مهاجره شمال شرقی دریای خزر هستند!))  لطفاً لینک آنرا بگویید،  مردم آذربایجان از قوم آز یا آذ هستند،  و از مردم تمدن کهن جیرفت می باشند که بعد ها روحانیون مد یا ماد از این قوم بودند،  و اصالت ایرانی دارند.

آز = آ حرف اول حروف الفبای جی +  ز =  دارای زمین با اصالت زمین،  در کل می شود اولین اصالت دار های زمین.  بعدها در هزاره های دوم تا چهارم خورشیدی ایرانی،  این نام دارای آوا های گوناگون شد،  و با پیدایش نوشتن شکل های مختلف گرفت،  که همه آنها یک معنی می دهد،  آز، آذ، کاس، گز، غز، و....

      درضمن حتماً زبان مادر بزرگ عزیزتان را که من بسیار مشتاق دیدار ایشان هستم،  به هر ترتیبی که می توانید حفظ کنید و ضبط نمایید و یاد داشت بردارید،  شما وظیفه دارید آنرا نگهداری کنید،  و نگذارید بطور کامل از بین برود از دیگران کمک بگیرید.

      در باره پرسش شما یک پست با عکس و سند می نویسم،  البته دو سه هفته زمان می برد،  بطور خلاصه بگویم،  تمام مردم ایران و جهان از دو تمدن بزرگ،  که در حاشیه خلیج فارس تشکیل شد بوجود آمده و گسترش یافتند،  اولین تمدن کهن آتلانتیس بود،  که در 14 تا 12 هزار سال پیش بوجود آمد،  و تا قفقاز و ترکیه گسترش یافت و تا قاره آمریکا و اروپا هم رفت،  ولی بر اثر سرمای 12 هزار سال پیش تا حدودی از بین رفتند،  در وبلاگ توضیح دارد.  سپس در 7 هزار سال پیش تمدن پیشرفته جیرفت پدید آمد،  و با گرم شدن زمین،  بتدریج طی چند هزار سال در ایران و جهان پخش گردیدند.

     با پراکنده شدن مردم گویش های مختلف هم حاصل شد،  و با افزایش جمعیت از 4 هزار سال پیش دین ها هم بوجود آمدند.  دین ها برای اینکه مردم چندان از کار و دعای آنها سر در نیاورند،  در زبان دست بردند،  مدها زبان مانند آذری را بنا کردند،  ایشتاریها عربی و هخامنشیان دری یا داریوشی،  و غیره.  در طول تاریخ چند هزار ساله و مهاجرت های متعدد زبانها هم جابجا شده و لهجه ای مختلف پدید آمد،  اما بطور کلی در شاهنامه فردوسی از سی گونه زبان و خط در جغرافیای ایران نوشته است،  که همگی در یک راستا و از زبان اصلی ایرانی در تمدن کهن جی بوده است.

      آن مردمی که قیافه ای مغولی یا منگولی دارند،  باقی مانده مردم تمدن آتلانتیس هستند،  که چند هزار سال در سرما و آخرین دوران یخبندان و در چند قبیله پراکنده باقی مانده بودند،  و تغییر قیافه ای پیدا کردند،  و بعداً بعضی توسط مردم مهاجر تمدن جدید به استپ های گبی و سیبری رانده شدند،  و بعضی در مردم جدید طی مراحل تاریخی جذب شدند.  این داستان ها سر دراز تحقیق و تحلیل دارد،  و به هیچ عنوان نباید گوش به حرف فاشیست ها و شونیزم ها داد،  فقط بدنبال تخصص باشید و بس،  هیچ تفاوتی بین آدمها وجود ندارد،  جز سواد و دانش،  هیچ تفاوتی بین من که خیال می کنم پارسی هستم،  با آن یکی که اویغور است،  وجود ندارد،  و برای من هیچ مهم نیست،  من عاشق آدم های متخصص هستم،  تخصص در هر رشته،  حال می خواهد مغول باشد،  یا عرب و ایرانی یا هر جایی،  و بیزار از آدم های هر دمی بدون درک از تخصص.  از قول من حتماً دست مادر بزرگ گرامی را ببوسید. 

شاهنامه فردوسی در فیلم

     تعدادی از فیلم های سینمایی و مستند،  که از شاهنامه فردوسی اقتباس شده اند،   و در سینمای ایران و دیگر کشورها،  تولید و نمایش داده شده است.

   فردوسی (عبدالحسین سپنتا، 6921 آریایی میترایی برابر با ۱۳۱۳ هجری خورشیدی) ــ  ششمین فیلم سینمایی ایران است،  سپنتا به مناسبت هزاره فردوسی، فیلمی در باره زندگی این شاعر همراه با قطعه هایی از شاهنامه می سازد،  که به قول خودش حاصل آشنایی نیمی از عمر او با ادب فارسی است.  با نمایش خصوصی فیلم،  که چون آثار دیگر سپنتا در هند ساخته شده،  رضاشاه دستور تغییر صحنه های ملاقات فردوسی با محمود غزنوی را می دهد.  در نتیجه این صحنه ها برای نمایش مجدد در سال 6921 آریایی میترایی برابر با ۱۳۱۳ با بازی نصرت الله محتشم (مامور سفارت ایران در هند)،  در نقش محمود غزنوی بازسازی می شود.  فردوسی خالی از افت های سینمایی نیست،  کارگردان برای بیان تیرگی و اندوه مرگ در صحنه تشییع جنازه شاعر از فیلم برداری ضد نور استفاده کرده است.  فیلم از نظر داستان گویی موفق است،  مانند صحنه ای که فردوسی در ایام پیری از پنجره اتاقش به بچه هایی نگاه می کند،  که شعر های او را حین بازی کردن می خوانند.  در این فیلم فردوسی نبرد رستم و سهراب را می سراید،  و فیلم ساز این قسمت از شاهنامه را به تصویر می کشد.

   رستم و سهراب (مهدی رئیس فیروز، 6944 آریایی میترایی برابر با ۱۳۳۶) ــ  این فیلم برداشت ضعیفی از داستان رستم و سهراب، غنی ترین داستان شاهنامه است.  فیلمنامه را دکتر جنتی نوشته،  که سابقه ادبی دارد،  و فیلم به روایتی اسطوره ای در چنگال فیلم فارسی است.  فیلم تصویر نادرستی از اثر حماسی فردوسی به دست می داد،  و از نظر تجاری نیز موفق نبود.  گذشته از نقایص فنی،  اشتباهات زیادی در فیلم دیده می شد.  زنی که مار به دست در حضور رستم می رقصد،  لحظه ای بعد ماری در دست ندارد،  ریش رستم گاه دو شقه است،  و گاه معمولی،  دندان های طلای زنانی که پای می کوبند و می رقصند،  برق می زند و...

   بیژن و منیژه (سیامک یاسمی، 6945 آ،م،  یا ۱۳۳۷هـ،خ) ــ  در دهه  6940 آ،م،  جریان فیلم فارسی بر سینمای ایران مسلط است،  شاید به دلیل وقت گیر بودن،  و هزینه زیاد اقتباس سینمایی از شاهنامه،  در این سالها کمتر کسی چنین فیلم هایی می سازد،  و اگر هم بسازد، نتیجه اش فیلمی با مایه های تجاری و قید و بند فیلم فارسی است.  بیژن و منیژه از این دست فیلم هاست،  فیلمی در رده دیگر آثار تجاری یاسمی.  نقطه مثبت بیژن و منیژه،  فیلم برداری نسبتاً خوب کوشان است.  ساخت فیلم که با آواز های فراوان پروانه همراه است،  هشت ماه به طور انجامیده است.

   سیاوش در تخت جمشید (فریدون رهنما، 6954 آ،م،  یا ۱۳۴۶ هـ،خ) ــ  این فیلم برداشتی امروزی از داستان رستم و اسفندیار است،  در این فیلم که نخستین کار این شاعر و منتقد سینمایی است.  پدر و پسر ثروتمندی بر سر یک زن با یکدیگر درگیر می شوند،  تا کار به نبرد رودرو می انجامد.  نوری علاء درباره فیلمش می گوید: می خواستم جنگی به وجود آورم،  که گرچه امروزی است،  ولی صورت همان جنگ رستم و اسفندیار را به خود بگیرد.  آدم های فیلم با ابزاری می جنگند،  که خیلی شبیه ابزار جنگی آن زمان است،  میل همان گرز است،  سنج همان سپر است،  اینها تغییر شکل یافته های همان ابزار جنگی هستند.  در فیلم ما شبکه ای را می بینیم،  که آدم های فیلم را در جبر قرار می دهد،  و آنها را به جان هم می اندازد.  برای من موقعیت آنها مطرح است.  به نظر می رسد تحمیل بازیگران اصلی به فیلم، بیشترین صدمه را به آن وارد کرده است.

   پسر ایران از مادرش بی خبر است (فریدون رهنما،  6960 آ،م، ۱۳۵۲ هـ، خ) ــ  رهنما این فیلم را در سال 60 آ،م،  می سازد،  این بار در برگردانی تمثیلی بر اساس داستانی از شاهنامه،  شرایط جامعه به تصویر کشیده می شود.  دلیل موفقیت آثار رهنما را باید در نوع نگاه او به واقعیت جست.  از نظر او که خود منتقد و شاعری تواناست،  داستانی حماسی که ۱۰ قرن قبل سروده شده،  می تواند با روایت دراماتیک و در قالبی نمادین،  واقعیت امروزه را عرضه کند.  از دید رهنما نوع برخورد و پیوند فیلم ساز با واقعیت است،  که آن را جاودانه می کند.  بدون این پیوند، واقعیت گنگ و گریزان،  و در هم است.  این واقعیت جویی رهنما را به کاوش های فرهنگی و هنری این سرزمین کشانده است.  در پسر ایران از مادرش بی خبر است،  رهنما دلهره مبهم خود را در چگونگی پیوند درست تاریخ و فرهنگ گذشته با امروز نشان می دهد.  رهنما در این فیلم از جلوه های ویژه نیز در جهت ارائه جهان فیلم استفاده می کند.

  ــ  بعد از انقلاب اسلامی،  آثار کمی بر اساس داستان های شاهنامه ساخته شده است،  مانند پرچم های قلعه کاوه که نتوانسته اند،  حداقل انتظارات را نسبت به این گنجینه عظیم ملی پاسخ دهند.

   فیلم های کوتاه و مستند ــ  در سینمای ایران،  همواره فیلم های کوتاه و مستند،  با تلاش بی پیرایه و صادقانه فیلم سازان ساخته شده اند.  در زمینه فیلم های اقتباسی شاهنامه در سینمای آماتور و مستند،  می توان به فیلم های انجمن سینمای جوان،  و نیز جشن توس مراجعه کرد.  در این زمینه آثار متعددی ساخته شده،  که از این میان می شود به بعضی از آنها اشاره کرد:  سوگ یک دلاور (ولی محمدی)،  نان، عشق و توس (حمید تمجیدی)، ماجرای شاهنامه (اریک بالایان)، فردوسی (حسین قوانلو)، سوگ سیاوش (احمد طالبی نژاد)،  که برداشتی تاریخی - اجتماعی و تازه بر اساس مرگ سیاوش و تناور شدن سیاوش های دیگر است،  زورخانه (عباس شباویز)، شاهنامه و مردم (نصیب نصیبی)، فردوسی و مردم (حسین ترابی)، سیمرغ (ابراهیم حیدرزاده)، زال و سیمرغ (علی بنایی) فیلم انیمیشن در خور توجهی است،  که جنبه های خاص شاهنامه را به زیبایی بررسی می کند،  سیری در پرده های شاهنامه (جمشید سپاهی)،  مینیاتور های شاهنامه (ایرج گرگین)،  شاهنامه از خطی تا چاپی (منوچهر خادم زاده)،  پرتو حماسه (منوچهر طیاب)،  مرگ سیاوش (بیژن مهاجر)،  و... از نمونه های مستند در این زمینه اند.  از  ferdosi-toosi.blogsky.com

کلیک کنید:  دروغ جاده ابریشم

کلیک کنید:  تاریخ نجوم در ایران

کلیک کنید:  منطق ملی مردمی در ایران

سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

    جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران:  حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

http://ravid.ir    و   http://arq.ir